
اقرار مقرون به واقع یعنی چه؟
اقرار مقرون به واقع یعنی اقراری که هم با حقیقت و هم با شواهد و قرائن موجود در پرونده مطابقت داشته باشد و قاضی با بررسی دقیق، آن را منطقی و قابل اعتماد تشخیص دهد. این نوع اقرار، قوی ترین دلیل برای اثبات یک ادعا در دادگاه محسوب می شود، چون فقط صرف بیان یک موضوع به ضرر خودتان کافی نیست، بلکه باید این حرف، با واقعیت های موجود هم همخوانی داشته باشد.
توی نظام حقوقی ما، اقرار یکی از اون ابزارهای خیلی قوی برای اثبات یه حقیقته. فکر کنید دارید توی دادگاه از یک موضوعی دفاع می کنید یا برعکس، از کسی شکایت دارید. قاضی برای اینکه بتونه یه تصمیم درست بگیره، به دلیل و مدرک نیاز داره. اینجاست که اقرار مثل یه ستاره توی دلایل پرونده می درخشه. اما هر اقراری هم قابل قبول نیست و اینجا پای مقرون به واقع بودن به میون میاد که وزن اقرار رو چندین برابر می کنه.
اقرار چیست؟ یک یادآوری کوتاه
قبل از اینکه خیلی توی جزئیات مقرون به واقع بودن غرق بشیم، بهتره یه یادآوری کوچیک داشته باشیم از اینکه اصلا اقرار چیه و از کجا اومده. توی دادگاه، وقتی یه نفر به ضرر خودش و به نفع یه نفر دیگه حرفی می زنه یا موضوعی رو تایید می کنه، به این کار می گیم اقرار. این حرف می تونه مربوط به یه حق باشه یا حتی اعتراف به یه جرم.
اقرار از نگاه قانون مدنی (ماده ۱۲۵۹)
اگه بخوایم به زبان قانون حرف بزنیم، ماده ۱۲۵۹ قانون مدنی خیلی شفاف گفته: «اقرار، عبارت از اخبار به حقی است برای غیر، بر ضرر خود.» یعنی چی؟ یعنی شما یه خبری رو به زبون میارید، یا کتبی می نویسید، که این خبر باعث میشه یه حقی برای یکی دیگه به وجود بیاد و در مقابل، یه ضرری به خود شما وارد بشه. مثلا، شما اقرار می کنید که فلان مبلغ رو به فلانی بدهکارید. این یه حق برای اون شخص ایجاد می کنه و شما باید اون پول رو بدید.
اقرار از نگاه قانون مجازات اسلامی (ماده ۱۶۴)
توی پرونده های کیفری داستان یه کم فرق می کنه. ماده ۱۶۴ قانون مجازات اسلامی میگه: «اقرار، عبارت از اخبار شخص به ارتکاب جرم از جانب خود است.» یعنی اگه یه نفر توی دادگاه یا هر جای دیگه، اعتراف کنه که خودش یه جرمی رو انجام داده، این میشه اقرار کیفری. مثلا، اگه کسی بگه که من ماشینو دزدیدم، این یه اقراره.
اجزای اصلی اقرار (خیلی خلاصه)
پس با این اوصاف، اقرار چند تا جزء اصلی داره که باید کنار هم باشن تا اقرار شکل بگیره. این اجزا مثل چرخ دنده هایی هستن که باید درست سر جای خودشون باشن:
- اخبار یا خبر دادن: یعنی باید یه چیزی گفته بشه یا به زبون بیاد.
- وجود یک حق یا ارتکاب جرم: باید موضوع اقرار، یه حق برای کسی یا یه جرم باشه.
- به نفع دیگری یا جامعه: اقرار باید به سود یکی دیگه یا جامعه تموم بشه.
- به ضرر خود اقرارکننده: و مهمتر از همه، اقرار کننده خودش باید از این حرف ضرر ببینه.
حالا که یه دید کلی پیدا کردیم، وقتشه بریم سراغ بخش هیجان انگیز ماجرا، یعنی همین «مقرون به واقع بودن» که حسابی هم توی اعتبار اقرار تاثیرگذاره.
اقرار مقرون به واقع؛ شرط اصلی اعتبار!
تا اینجا متوجه شدیم که اقرار چیه و چه اجزایی داره. اما یه سوال مهم پیش میاد: آیا هر اقراری، فقط به صرف اینکه گفته شده، توی دادگاه معتبره و قاضی باید بهش عمل کنه؟ نه، به این سادگی ها هم نیست! اینجا همون نکته طلایی مقرون به واقع بودن اقرار خودش رو نشون میده. این قید، مثل یه فیلتر عمل می کنه تا از خیلی از اشتباهات یا سوءاستفاده ها جلوگیری بشه.
یعنی چی که اقرار باید مقرون به واقع باشه؟
وقتی می گیم اقرار باید مقرون به واقع باشه، منظورمون اینه که اون چیزی که اقرارکننده بهش اعتراف می کنه، باید با واقعیت های بیرونی و اوضاع و احوال پرونده همخوانی داشته باشه. به زبان ساده تر، قاضی فقط به صرف حرف شما اکتفا نمی کنه، بلکه اون حرف باید از نظر منطقی و عقلانی هم قابل قبول باشه و با شواهد دیگه پرونده در تضاد نباشه.
مثلا فرض کنید کسی اقرار می کنه که ساعت ۳ نصف شب توی تهران یه جرمی رو مرتکب شده، در حالی که شواهد دیگه نشون میده اون شب ساعت ۲ نصف شب با پرواز از ایران خارج شده و در یه کشور دیگه بوده. خب، اینجا اقرار ایشون «مقرون به واقع» نیست، چون با واقعیت های موجود در تضاده و قاضی نمی تونه بهش اعتماد کنه. این یعنی اقرار مثل یه ستاره درخشان می مونه، ولی باید نورش واقعی باشه، نه دروغی.
چرا مقرون به واقع بودن انقدر مهمه؟
شاید بپرسید خب چه اشکالی داره؟ بذارید هرکی هرچی دلش می خواد اقرار کنه! اما اینجاست که نقش دادگاه و قاضی پررنگ میشه. دلایل اهمیت مقرون به واقع بودن زیاده:
- جلوگیری از اقرارهای کاذب: بعضی وقت ها ممکنه یه نفر به دلایل مختلف (مثل محافظت از یه دوست، یا حتی به خاطر فشارهای روانی) به چیزی اقرار کنه که اصلا واقعیت نداره. اگه قاضی بدون توجه به واقعیت اقرار رو قبول کنه، ممکنه یه بی گناه مجازات بشه یا یه حق ناحق بشه.
- شناسایی اقرارهای ناشی از اکراه یا اشتباه: گاهی ممکنه کسی تحت فشار، تهدید یا حتی اشتباه و نادانی به چیزی اقرار کنه. اگر اقرار مقرون به واقع نباشه، زنگ خطر برای قاضی به صدا درمیاد که شاید پای اجبار یا اشتباه در میونه.
- تقویت عدالت و حقانیت: در نهایت، هدف اصلی دادگستری رسیدن به عدالته. اقراری که با واقعیت همخوانی نداره، نمی تونه به عدالت کمک کنه.
یک نکته مهم: اقراری که با واقعیت جور در نیاید، مثل خانه ای است که ستون هایش سست باشد، هر لحظه ممکن است فرو بریزد و دادگاه به آن اعتباری نمی دهد. پس هم خودتان حواستان باشد چه اقراری می کنید، هم در مواجهه با اقرار دیگران، به این نکته دقت کنید.
پس، مقرون به واقع بودن فقط یه اصطلاح حقوقی نیست، بلکه یه اصل بنیادین برای اعتبار بخشیدن به مهم ترین دلیل اثبات دعواست و تضمین می کنه که تصمیمات دادگاه بر پایه واقعیت و عدالت بنا بشه.
چه شرایطی اقرار را مقرون به واقع می کند؟ (چشم دادگاه به چیست؟)
وقتی صحبت از مقرون به واقع بودن اقرار میشه، قاضی به یه سری نکات کلیدی توجه می کنه تا بتونه تشخیص بده که این اقرار، واقعا راست میگه یا نه. این ها در واقع معیارهایی هستن که به قاضی کمک می کنن تا اقرار رو وزن کشی کنه و ببینه چقدر ارزش اثباتی داره.
حرف زدن واضح و بدون ابهام (صراحت و قطعیت)
اولین چیزی که مهمه اینه که اقرار باید واضح و صریح باشه. یعنی هیچ ابهام و دوپهلویی توش نباشه. مثلا اگه کسی بگه شاید من اون پول رو برداشتم یا فکر کنم فلان کارو کردم، این نمی تونه یه اقرار صریح و قاطع باشه. اقرارکننده باید قاطعانه و بدون اما و اگر حرف بزنه. مثل آب زلال که تهش معلومه، اقرار هم باید همین قدر شفاف باشه تا قاضی بتونه بهش استناد کنه. اگه حرف هاتون پر از شاید و احتمالاً باشه، اعتباری نداره.
اقرارکننده باید بداند چه می گوید (علم و آگاهی)
کسی که اقرار می کنه، باید از موضوع اقرار و از نتایج و عواقبش آگاه باشه. یعنی ندونه چی میگه یا از روی اشتباه فاحش حرفی بزنه، اقرارش ارزشی نداره. مثلا اگه کسی در مورد یه فرمول پیچیده شیمیایی اقرار کنه، در حالی که اصلا از علم شیمی سر درنمیاره، اینجا علم و آگاهی ایشون زیر سوال میره و اقرارش اعتبار نداره. قاضی نگاه می کنه که آیا این آدم واقعاً می دونسته داره به چی اعتراف می کنه یا نه.
عاقل و بالغ بودن اقرارکننده (اهلیت)
این یکی دیگه از اصول اولیه حقوقه. اقرارکننده باید بالغ، عاقل و مختار باشه. یعنی مثلا یه بچه کوچیک یا یه آدم مجنون (مجنون دائمی یا ادواری در حالت جنون) نمی تونن اقرار معتبر کنن. همچنین، اگه کسی تحت تاثیر مواد مخدر یا هرچیزی که هوشیاریش رو مختل کنه، اقرار کنه، اون اقرار هم معمولا اعتبار قانونی نداره. اهلیت یعنی فرد قدرت تشخیص و اختیار تصمیم گیری داشته باشه.
اقرار از سر اجبار نباشد (عدم اکراه و تدلیس)
یکی از مهم ترین شرایط برای اینکه اقرار مقرون به واقع باشه، اینه که با اراده آزاد و بدون هیچ گونه اکراه، اجبار یا تهدید انجام شده باشه. فکر کنید یه نفر رو با اسلحه یا تهدید به آزار خانواده اش وادار کنن به چیزی اقرار کنه. خب معلومه که این اقرار از روی ترس و اجبار بوده و هیچ اعتباری نداره. حتی اگه کسی رو با حیله و فریب (تدلیس) گول بزنن تا اقرار کنه، باز هم اقرارش باطله. قاضی ها به این موضوع خیلی حساسن و حسابی بررسی می کنن که خدای نکرده اقرار از روی زورگویی نباشه.
جور بودن با شواهد و قرائن پرونده (همخوانی با اوضاع و احوال)
اینجا همون جاییه که مقرون به واقع بودن بیشتر از هر جای دیگه خودش رو نشون میده. اقرار باید با تمام شواهد، مدارک، قرائن و اوضاع و احوال خارجی پرونده جور در بیاد. مثلا اگه کسی اقرار کنه که یه شیء سنگین رو به تنهایی از طبقه دهم ساختمون انداخته، در حالی که از نظر فیزیکی قدرت جابجایی اون شیء رو نداره، یا دوربین مداربسته نشون بده در اون زمان در جای دیگری بوده، اینجا اقرارش با واقعیت همخوانی نداره و دادگاه بهش اعتماد نمی کنه.
قاضی مثل یه کارآگاه، تمام قطعات پازل رو کنار هم می ذاره. اقرار هم یکی از این قطعاته. اگه این قطعه با بقیه جور در نیاد، یعنی یه جای کار میلنگه. این یعنی حتی اگه کسی خودش به چیزی اقرار کنه، اما قاضی ببینه که شواهد و قرائن دیگه، مثلا شهادت شاهدان، گزارش کارشناسی، یا اسناد موجود، دقیقا برعکس حرف اونه، قاضی مجبور نیست اون اقرار رو قبول کنه و می تونه بهش بی توجهی کنه.
اهمیت مطابقت با اوضاع و احوال خارجی را دست کم نگیرید. این دقیقاً همان جایی است که یک قاضی باتجربه، اقرار واقعی را از اقرار ساختگی تشخیص می دهد و گاهی اوقات همین یک نکته می تواند سرنوشت یک پرونده را عوض کند و حق را به حقدار برساند.
تعارض نداشتن با دلایل محکم دیگر
آخرین نکته هم اینه که اقرار نباید با دلایل خیلی قوی تر و قطعی تر دیگه مثل یه سند رسمی که هیچ شک و شبهه ای توش نیست، یا علم قاضی (که خودش یه دلیل اثبات دعواست) در تضاد باشه. اگه یه سند رسمی چیزی رو ثابت کنه و شما خلاف اون اقرار کنید، معمولاً سند رسمی حرف اول رو می زنه. چون اعتبارش بالاتره و کمتر میشه بهش شک کرد.
همه این شرایط در کنار هم کمک می کنن تا اقراری که در دادگاه مطرح میشه، فقط یه حرف ساده نباشه، بلکه یه اعتراف حقیقی و قابل اعتماد باشه که بتونه مسیر عدالت رو روشن کنه.
وقتی اقرار مقرون به واقع باشد، چه اتفاقی می افتد؟ (آثار حقوقی)
خب، حالا فرض کنیم یه اقرار توی دادگاه مطرح شده و قاضی هم با بررسی همه جوانب، تشخیص داده که این اقرار کاملاً مقرون به واقع هست و با حقیقت جور درمیاد. اینجا اقرار به یه سند معتبر و قوی تبدیل میشه که آثار حقوقی خیلی مهمی داره.
حجت قاطع و غیرقابل انکار
وقتی اقرار مقرون به واقع باشه، مثل یه دلیل قطعی و غیرقابل انکار عمل می کنه. یعنی معمولاً دیگه جای حرف و حدیثی باقی نمی مونه و قاضی بر اساس همین اقرار، میتونه حکم بده. به قول معروف، اقرار العقلا علی انفسهم جایز، یعنی اقرار آدم های عاقل علیه خودشون قابل قبوله و محترمه. توی پرونده های حقوقی، اگه طرف مقابل اقرار کنه به چیزی که شما ادعا می کنید، پرونده تا حدود زیادی حل شده است. توی پرونده های کیفری هم، اگه متهم به جرم خودش اقرار مقرون به واقع کنه، بخش بزرگی از کار اثبات جرم انجام شده.
این یعنی اقرار مقرون به واقع، یه جورایی مهر تاییدی روی حقیقت میزنه و دیگه نیازی به گشتن دنبال دلایل دیگه برای اثبات اون موضوع نیست. این قدرت بالای اقرار باعث میشه که خیلی از پرونده ها زودتر و با اطمینان بیشتری به نتیجه برسن.
برگشتن از اقرار: بله، اما تحت چه شرایطی؟
حالا یه سوال مهم پیش میاد: آیا میشه از اقرار برگشت؟ یعنی اگه کسی اقرار کرد، دیگه هیچ راهی برای عوض کردن حرفش نیست؟ قانون در این مورد هم پیش بینی هایی کرده، اما این کار به این راحتی ها هم نیست و شرایط خاصی داره. ماده ۱۲۷۷ قانون مدنی میگه: «انکار بعد از اقرار مسموع نیست مگر اینکه اقرارکننده ادعا کند اقرار او فاسد یا مبنی بر اشتباه و غلط بوده و دادگاه عدم نفوذ اقرار را احراز کند.»
یعنی چی؟ یعنی اگه شما اقرار کردی، دیگه نمیتونی صرفا بگی من از حرفم پشیمونم. باید یه دلیل محکم داشته باشی تا دادگاه حرفت رو قبول کنه. مثلا باید ثابت کنی که:
- اقرارت از روی اشتباه بوده: مثلا به جای مبلغ ۱۰۰ میلیون تومن، اشتباها گفتی ۱ میلیارد تومن!
- اقرارت تحت اکراه یا اجبار بوده: همون بحثی که قبلا داشتیم. اگه ثابت کنی با زور اقرار کردی، میتونی از اقرارت برگردی.
- اهلیت نداشتی: مثلا موقع اقرار، بیماری خاصی داشتی که هوشیاریت رو کم کرده بوده و این رو ثابت کنی.
اما نکته مهم اینه که در مورد اقرار مقرون به واقع خصوصا در پرونده های کیفری، برگشتن از اقرار خیلی سخت تره. اگه قاضی همه شواهد رو بررسی کرده و دیده که اقرار با واقعیت جور درمیاد و بعد شما میخوای برگردی، باید دلیل خیلی قانع کننده ای داشته باشی تا دادگاه حرفت رو بپذیره. معمولاً توی جرایمی که مجازاتشون حدی (مثل زنا یا شرب خمر) باشه، اقرارکننده حتی بعد از اقرار هم می تونه از حرفش برگرده و دادگاه باید رجوع از اقرار رو بپذیره، چون هدف از این موارد، عدم اجرای حدود در صورت وجود شک و شبهه است. اما در بقیه موارد، خصوصاً حقوقی، این کار خیلی سخته و نیاز به اثبات داره.
پس، اقرار مقرون به واقع یه سندیه که به سختی میشه ازش برگشت، مگر اینکه بتونید با دلایل قوی، دادگاه رو قانع کنید که اون اقرار از ابتدا ایراد داشته.
فرق اقرار مقرون به واقع با اقرار دروغ چیه؟
تا اینجا حسابی در مورد اقرار واقعی و مقرون به واقع صحبت کردیم. حالا وقتشه ببینیم این اقرار خوب و درست، چه فرقی با اقراری داره که دروغ یا غیرواقعی از آب درمیاد. اینجاست که قاضی باید خیلی باهوش باشه و واقعا کار سختی داره.
تشخیص اقرار غیرواقعی توسط دادگاه
شاید فکر کنید اگه کسی خودش اقرار کنه، دیگه چرا قاضی باید بهش شک کنه؟ اما قاضی ها به قول معروف مو رو از ماست می کشن. تشخیص اقرار غیرواقعی یا دروغ توسط دادگاه یه هنر و یه تخصص ویژه است. قاضی چطور این کارو می کنه؟
- مقایسه با شواهد و مدارک دیگه: این مهم ترین راهه. قاضی اقرار رو کنار تمام شواهد دیگه پرونده مثل شهادت شهود، گزارش کارشناسی، اسناد، مدارک پزشکی، فیلم و عکس و… می ذاره. اگه اقرار با این ها نخونه، یعنی مشکوکه. مثلا اگه اقرارکننده میگه فلان اتفاق توی ساعت ۲ ظهر افتاد، اما دوربین مداربسته همونجا نشون میده که در اون ساعت او اصلا در محل نبوده، اقرارش دروغه.
- بررسی منطقی و عقلانی بودن: آیا چیزی که بهش اقرار شده، از نظر منطقی اصلا امکان پذیره؟ مثلا اگه کسی اقرار کنه که یه شیء ۷۰۰ کیلویی رو تنهایی جابجا کرده، در حالی که یه آدم عادی قدرت این کارو نداره، قاضی به این اقرار شک می کنه.
- بررسی انگیزه اقرارکننده: گاهی ممکنه اقرارکننده انگیزه های خاصی برای اقرار دروغ داشته باشه؛ مثلا بخواد از یه نفر دیگه محافظت کنه یا خودش رو فدا کنه. قاضی با توجه به جو کلی پرونده و شخصیت افراد، این مسائل رو هم در نظر می گیره.
- بازجویی و پرسش های بیشتر: قاضی ممکنه با پرسیدن سوالات جزئی و عمیق تر، سعی کنه به کنه ماجرا پی ببره. اگه تناقضی توی حرف های اقرارکننده باشه، میشه به دروغ بودن اقرارش پی برد.
هدف قاضی این نیست که به هر قیمتی اقرار رو قبول یا رد کنه؛ هدفش رسیدن به حقیقته. به همین خاطر، یه اقرار دروغ، حتی اگه از دهان خود متهم یا طرف دعوا خارج بشه، اگه مقرون به واقع نباشه، بی ارزشه.
عواقب اقرار کذب
اقرار کذب یا دروغ، خودش می تونه عواقب قانونی داشته باشه. البته اقرار به ضرر خود که کاذب باشه، معمولا مجازاتی نداره، چون شخص به ضرر خودش حرف زده. اما اگه اقرار دروغ در قالب شهادت کذب باشه و به ضرر دیگری تموم بشه، اون موقع دیگه قضیه فرق می کنه و خود کسی که شهادت دروغ داده، مجازات میشه.
خلاصه اینکه، دادگاه ابزارهای زیادی داره تا اقرار رو زیر ذره بین ببره و فرق دروغ و راست رو مشخص کنه. پس کسی که قصد داره با اقرار دروغ، مسیر پرونده رو عوض کنه، باید بدونه که احتمال زیادی هست که دستش رو بشه و شاید حتی خودش هم دچار دردسر بشه.
قاضی و چشم تیزبینش در ارزیابی اقرار
شاید براتون سوال باشه که خب این همه شرایط و نکات رو کی باید بررسی کنه؟ چه کسی مسئول تشخیص اینه که اقرار مقرون به واقع هست یا نه؟ اینجا نقش قاضی مثل یه نقش اول توی یه فیلم پرهیجانه! قاضی، کسیه که باید با دقت و تجربه خودش، تک تک این موارد رو بررسی کنه و در نهایت یه تصمیم بگیره.
توی نظام حقوقی ما، قاضی نه فقط یه ماشین اجرای قانون، بلکه یه ناظر هوشمنده که باید با درایت و هوش خودش، به تمام جزئیات پرونده دقت کنه. قاضی اختیار داره و حتی وظیفه داره که صحت و سقم اقرار رو بسنجه. اینطور نیست که هر اقراری بشه، چشم بسته قبولش کنه.
فرض کنید یه پرونده جنایی پیچیده داریم و متهم اقرار به جرم کرده. قاضی اینجا نمیگه خب خودش اعتراف کرد، پس دیگه کار تمومه. نه! قاضی نگاه می کنه که آیا این اقرار با صحنه جرم، با گزارش پزشکی قانونی، با شهادت شاهدان، با وضعیت روحی و جسمی متهم و با هر دلیل و مدرک دیگه ای که تو پرونده هست، همخوانی داره یا نه. اگه جایی از این پازل جور درنیاد، قاضی باید شک کنه و بیشتر تحقیق کنه.
این اصل خیلی مهمه که میگه: «دادگاه مکلف نیست اقراری را که منطبق با اوضاع و احوال نباشد بپذیرد.» یعنی قاضی آزادی عمل داره که اگه دید یه اقرار با واقعیت های موجود نمی خونه، بهش اعتنایی نکنه. این خودش یه سپر حفاظتی برای جلوگیری از بی عدالتیه.
یه اصل دیگه هم توی حقوق کیفری داریم به اسم قاعده درء که میگه اگه در ارتکاب جرمی شک و شبهه ای وجود داشته باشه، باید به نفع متهم حکم داد. این قاعده هم به قاضی اجازه میده که اگه اقرار، هر چند صریح، اما درش شبهه و عدم مطابقت با واقعیت وجود داشت، اون رو نپذیره و احتیاط کنه.
در نهایت، این قاضی است که با توجه به همه شواهد و قرائن، اقرار شما را روی میز قضاوت می گذارد و با نگاهی موشکافانه، مقرون به واقع بودن آن را تأیید یا رد می کند. پس هر حرفی که در دادگاه می زنید، از فیلتر چشم تیزبین قاضی عبور خواهد کرد.
پس، اگه توی یه پرونده قضایی قرار گرفتید، بدونید که قاضی فقط به حرف ها گوش نمیده، بلکه به عمق ماجرا و واقعیت ها هم توجه می کنه تا حقی ضایع نشه.
اقرار: شمشیری دو لبه، با احتیاط قدم بردارید!
تا اینجا حسابی در مورد اقرار مقرون به واقع صحبت کردیم و متوجه شدیم که این عبارت چقدر توی نظام حقوقی ما وزن و اعتبار داره. اقرار، وقتی که با واقعیت ها همخوانی داشته باشه، میتونه مثل یه شمشیر تیز، گره های کور پرونده رو باز کنه و حق رو ثابت کنه. از طرف دیگه، اگه همین اقرار، از سر اجبار، اشتباه یا حتی دروغ باشه، نه تنها بی ارزشه، بلکه میتونه مسیر عدالت رو منحرف کنه.
دیدیم که اقرار چقدر میتونه قاطع باشه و چطور برگشتن از اون کار آسونی نیست. پس، توی هر دعوایی، چه حقوقی و چه کیفری، اگه پای اقرار به میون اومد، چه از طرف خودتون و چه از طرف مقابل، باید خیلی دقت کنید. نباید ساده از کنارش رد شد.
اگه توی موقعیتی قرار گرفتید که باید اقرار کنید یا طرف مقابلتون اقراری کرده، حتماً حتماً حواستون باشه که تمام جوانب مقرون به واقع بودن رو در نظر بگیرید. آیا این اقرار با شواهد دیگه همخوانی داره؟ آیا از روی اختیار بوده؟ آیا از روی آگاهی بوده؟ این سوال ها رو از خودتون بپرسید و به جواب هاشون فکر کنید.
بهترین کار توی این جور مواقع، مشورت با یه وکیله. وکیل، با تجربه و دانش حقوقی که داره، میتونه به شما کمک کنه تا ابعاد مختلف اقرار رو بسنجید و بهترین تصمیم رو بگیرید. یادتون باشه، توی عالم حقوق، یه تصمیم اشتباه میتونه عواقب سنگینی داشته باشه. پس همیشه با احتیاط و با آگاهی قدم بردارید.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "اقرار مقرون به واقع چیست؟ تعریف، شرایط و آثار حقوقی" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "اقرار مقرون به واقع چیست؟ تعریف، شرایط و آثار حقوقی"، کلیک کنید.