اصطلاح خیار در حقوق – هر آنچه باید بدانید

اصطلاح خیار در حقوق - هر آنچه باید بدانید

اصطلاح خیار در حقوق

خیار در حقوق، یعنی شما یک حق ویژه دارید که می توانید با استفاده از آن، قراردادی را که بسته اید، به صورت یک طرفه به هم بزنید. تصور کنید وارد یک معامله شده اید و بعداً متوجه می شوید چیزی که فکر می کردید نبوده یا ضرر کرده اید؛ اینجا خیار مثل یک اهرم قانونی عمل می کند تا بتوانید از حق خود دفاع کنید. این حق انتخاب و فسخ معامله، یکی از مهم ترین بخش های قانون مدنی است که به ما کمک می کند در معاملات روزمره، از خرید و فروش گرفته تا اجاره، حواسمان به حقوق خودمان باشد.

همانطور که می دانید، زندگی ما پر از قراردادهای کوچک و بزرگ است؛ از خرید یک بستنی ساده گرفته تا معاملات پیچیده مثل خرید خانه یا ماشین. بیشتر وقت ها وقتی قراردادی می بندیم، انتظار داریم همه چیز طبق توافق پیش برود و دو طرف به قول و قرارشان پایبند باشند. این همان چیزی است که در قانون به آن اصل لزوم قراردادها می گویند. یعنی وقتی قراردادی امضا شد، به سادگی نمی توان آن را نادیده گرفت یا زیرش زد. ماده ۲۱۹ قانون مدنی هم همین را می گوید که قراردادها برای طرفینشان لازم الاجرا هستند. اما خب، همیشه هم همه چیز گل و بلبل نیست. گاهی وقت ها شرایطی پیش می آید که یکی از طرفین معامله، یا حتی هر دو طرف، حس می کنند معامله آن چیزی نبوده که انتظارش را داشتند یا دچار ضرر و زیان شده اند. اینجا دقیقاً همان جایی است که اهمیت شناخت خیارات خودش را نشان می دهد. خیارات، در واقع یک سری استثنائات قانونی هستند که به ما اجازه می دهند در شرایط خاص، قراردادی را که به ظاهر لازم الاجراست، فسخ کنیم یا به زبان ساده تر، به هم بزنیم.

پس، اگر فکر می کنید یک معامله ای کرده اید که بعداً پشیمان شده اید یا احساس می کنید سرتان کلاه رفته، این مقاله می تواند چراغ راهنمای خوبی برایتان باشد. ما اینجا هستیم تا با هم سفری به دنیای خیارات در قانون مدنی ایران داشته باشیم، از تعریف تا انواع و شرایط اعمالشان. با یک زبان ساده و دوستانه، می خواهیم پیچیدگی های حقوقی این اصطلاحات را باز کنیم تا شما هم بتوانید با آگاهی کامل، از حقوق خود در معاملات مختلف دفاع کنید. باور کنید، دانستن این نکات در زندگی روزمره خیلی به کارمان می آید و می تواند جلوی ضررهای زیادی را بگیرد.

خیار چیست؟ تعریف، ریشه لغوی و جایگاه حقوقی آن

بیایید اول از همه ببینیم اصلاً این کلمه خیار از کجا آمده و چه معنی ای می دهد. در زبان فارسی وقتی می گوییم خیار، اغلب یاد آن میوه سبز و خوشمزه می افتیم، اما در حقوق، ماجرا فرق می کند! خیار در ادبیات و ریشه لغوی، از کلمه اختیار می آید. یعنی حق انتخاب، آزادی عمل، یا اجازه انجام کاری. حالا وقتی این معنی را به حوزه حقوق بیاوریم، منظورمان دقیقاً همین است: حق انتخاب بین نگه داشتن یک قرارداد یا به هم زدن آن.

تعریف اصطلاحی خیار در حقوق

در دنیای حقوق و به خصوص قانون مدنی ایران، خیار به یک حق خیلی مهم گفته می شود. این حق به یکی از طرفین قرارداد (یا حتی در مواردی به یک شخص سوم) داده می شود که بتواند به صورت یک جانبه، معامله ای را که بسته اند، فسخ کند. فسخ یعنی پایان دادن به قرارداد. ماده ۳۹۶ قانون مدنی هم کلیات خیارات را بیان می کند و انواع آن ها را می شمارد. فرض کنید شما خانه ای را می خرید، بعد متوجه می شوید که این خانه یک عیب بزرگ دارد که در زمان معامله از آن بی خبر بوده اید؛ اینجا حق خیار به شما اجازه می دهد که معامله را یک طرفه فسخ کنید، بدون اینکه نیاز به رضایت فروشنده داشته باشید.

تفاوت خیار با مفاهیم مشابه

اینجا ممکن است برایتان سوال پیش بیاید که آیا خیار با اقاله یا انفساخ فرقی دارد؟ بله، فرق های اساسی دارند و دانستن این تفاوت ها خیلی مهم است:

خیار در مقابل اقاله

«خیار» همانطور که گفتیم، یک حق یک جانبه است. یعنی یک نفر (صاحب خیار) می تواند تصمیم بگیرد قرارداد را به هم بزند، حتی اگر طرف دیگر راضی نباشد. اما «اقاله» کاملاً فرق دارد. اقاله یعنی دو طرف یک قرارداد، با توافق و رضایت همدیگر، تصمیم می گیرند که معامله را به هم بزنند. مثل این است که هر دو پشیمان شوند و دست به دست هم بدهند تا قرارداد را کنسل کنند. پس، اگر دیدید فروشنده و خریدار هر دو با هم توافق کردند که معامله کنسل شود، بدانید که این اقاله است، نه خیار.

خیار در مقابل انفساخ

«انفساخ» از این دو هم متفاوت تر است. انفساخ یعنی قرارداد، خود به خود و بدون اراده هیچ کدام از طرفین، باطل می شود. مثلاً فرض کنید شما یک ماشین خاص را خریده اید و قبل از اینکه فروشنده آن را به شما تحویل دهد، ماشین در یک تصادف نابود می شود. اینجا دیگر نه خریدار می تواند ماشین را تحویل بگیرد و نه فروشنده می تواند آن را تحویل دهد. معامله به صورت قهری و خود به خود منفسخ می شود. هیچ کس حق انتخابی ندارد، بلکه یک اتفاق خارج از کنترل، باعث انحلال قرارداد می شود.

مبنای حقوقی خیارات

شاید بپرسید چرا اصلاً قانون گذار چنین حقی را برای افراد در نظر گرفته است؟ دلیلش روشن است: برای حفظ عدالت و جلوگیری از ضرر و زیان ناروا. اگر در معاملات، هیچ راهی برای به هم زدن قراردادهای لازم الاجرا وجود نداشت، خیلی از افراد ممکن بود به خاطر فریب، اشتباه، یا عیوب پنهان، متضرر شوند. خیارات مثل یک سپر دفاعی عمل می کنند تا معاملات عادلانه تر باشند و اراده آزاد افراد تحت تأثیر عوامل ناخواسته قرار نگیرد.

جایگاه خیار در عقود لازم و جایز

این نکته را هم باید بدانید که خیار بیشتر در عقود لازم معنا پیدا می کند. عقود لازم، آنهایی هستند که به سادگی قابل به هم زدن نیستند، مثل عقد بیع (خرید و فروش) یا عقد اجاره. در مقابل، عقود جایز داریم که هر یک از طرفین، هر وقت که خواست، می تواند آن را به هم بزند، مثل عقد وکالت. در عقود جایز، چون ذاتاً هر کس می تواند معامله را فسخ کند، دیگر نیازی به وجود خیار به معنای حقوقی آن نیست.

دانستن تفاوت بین خیار (حق فسخ یک جانبه)، اقاله (فسخ با توافق دو طرف) و انفساخ (فسخ خود به خودی) برای هر کسی که درگیر معاملات می شود، مثل داشتن یک نقشه راه در شهر شلوغ است. این تفاوت ها می توانند مسیر حقوقی شما را کاملاً تغییر دهند.

دسته بندی جامع انواع خیارات در قانون مدنی ایران

حالا که فهمیدیم خیار چیست و چرا وجود دارد، وقت آن است که برویم سراغ انواع آن. قانون مدنی ایران، دوازده نوع خیار مختلف را پیش بینی کرده که هر کدام شرایط، کاربردها و قواعد خاص خودشان را دارند. فکرش را بکنید، این همه راهکار قانونی برای اینکه بتوانیم در موقعیت های مختلف از خودمان دفاع کنیم! بیایید با هم دانه دانه این خیارات را بررسی کنیم تا کاملاً برایتان جا بیفتد.

الف) خیارات مختص عقد بیع (خرید و فروش)

یک سری از خیارات هستند که فقط در قرارداد خرید و فروش (بیع) کاربرد دارند. یعنی نمی توانید آن ها را در قراردادهای دیگر مثل اجاره یا وکالت اعمال کنید.

۱. خیار مجلس (ماده ۳۹۷ قانون مدنی)

این یکی از قدیمی ترین و شاید ملموس ترین خیارات باشد. خیار مجلس یعنی تا وقتی که فروشنده و خریدار در محل معامله (مثلاً یک نمایشگاه ماشین، بنگاه معاملات ملکی یا حتی کنار یک بساط میوه فروشی) حضور دارند و از هم جدا نشده اند، هر دو نفر حق دارند که معامله را به هم بزنند. فرض کنید شما و دوستتان در حال خرید و فروش یک دوچرخه هستید و در همان لحظه ای که توافق می کنید، هر دو حق دارید قبل از اینکه از کنار هم بلند شوید و هر کس پی کارش برود، معامله را فسخ کنید. اما به محض اینکه بلند شدید و از هم جدا شدید، این حق از بین می رود و دیگر نمی توانید به آن استناد کنید.

  • تعریف ساده: حق فسخ قرارداد در همان محل و زمانی که معامله انجام می شود، قبل از جدا شدن طرفین.
  • طرف صاحب خیار: هم فروشنده و هم خریدار.
  • فوری یا غیرفوری: فوری است؛ به محض خروج از مجلس عقد، ساقط می شود.
  • مثال: شما در یک نمایشگاه خودرو، ماشینی را می پسندید و قولنامه را امضا می کنید. تا زمانی که هنوز در همان نمایشگاه هستید و از همدیگر خداحافظی نکرده اید، هم شما و هم فروشنده می توانید معامله را فسخ کنید.

۲. خیار حیوان (ماده ۳۹۸ قانون مدنی)

خب، همانطور که از اسمش پیداست، این خیار مخصوص خرید و فروش حیوانات است. اگر شما حیوانی را بخرید، به عنوان مشتری، تا سه روز از زمان عقد قرارداد، حق دارید معامله را فسخ کنید. چرا؟ چون ممکن است حیوان در ظاهر سالم باشد اما یک بیماری پنهان داشته باشد یا بعد از مدتی متوجه شوید که آن چیزی نبوده که می خواستید. این سه روز به شما فرصت می دهد تا حیوان را بررسی کنید و از سلامتش مطمئن شوید. بعد از سه روز، این حق از شما گرفته می شود.

  • تعریف ساده: حق فسخ برای خریدار در بیع حیوان، به مدت سه روز.
  • طرف صاحب خیار: فقط خریدار (مشتری).
  • مدت اعمال: سه روز از زمان عقد.
  • مثال: یک اسب مسابقه می خرید. تا سه روز فرصت دارید تا اسب را معاینه کنید، با آن کار کنید و مطمئن شوید که همان چیزی است که می خواستید. اگر در این مدت مشکلی دیدید، می توانید معامله را فسخ کنید.

۳. خیار تأخیر ثمن (ماده ۴۰۲ قانون مدنی)

این خیار مخصوص فروشنده هاست. فرض کنید شما کالایی را فروخته اید (کالایی که وجود خارجی دارد، نه اینکه هنوز تولید نشده باشد) و برای پرداخت پولش با مشتری تاریخ مشخصی نگذاشته اید. اگر سه روز از تاریخ معامله بگذرد و مشتری نه پول را به شما بدهد و نه شما هم کالا را به او تحویل داده باشید، در این صورت شما (به عنوان فروشنده) حق دارید معامله را فسخ کنید. این خیار به فروشنده این امکان را می دهد که معطل خریدار بی مسئولیت نماند.

  • تعریف ساده: حق فسخ برای فروشنده، در صورت عدم پرداخت پول و عدم تحویل کالا، پس از سه روز.
  • طرف صاحب خیار: فقط فروشنده (بایع).
  • شرایط: مبیع (کالا) باید عین خارجی باشد، برای پرداخت ثمن یا تحویل کالا مهلت تعیین نشده باشد، سه روز از عقد گذشته باشد، و در این مدت نه پول پرداخت شده و نه کالا تحویل داده شده باشد.
  • مثال: شما یک دست مبلمان را به مشتری می فروشید، بدون اینکه تاریخ تحویل یا پرداخت پول مشخص کنید. اگر بعد از سه روز نه مشتری پول را داده باشد و نه شما مبل را تحویل داده باشید، می توانید معامله را به هم بزنید.

ب) خیارات عمومی (قابل اعمال در بسیاری از عقود لازم)

این دسته از خیارات، برخلاف دسته قبل، مختص بیع نیستند و در بسیاری از قراردادهای لازم الاجرا می توانند وجود داشته باشند و اعمال شوند.

۴. خیار شرط (مواد ۳۹۹ تا ۴۰۱ قانون مدنی)

این خیار کاملاً بر اساس توافق طرفین ایجاد می شود. یعنی خودتان در قرارداد شرط می کنید که برای یک مدت مشخص (مثلاً یک هفته یا یک ماه)، خودتان، طرف مقابلتان یا حتی یک نفر دیگر حق فسخ معامله را داشته باشید. این شرط پشیمانی است که به شما و طرف مقابلتان اجازه می دهد در یک بازه زمانی معین، بدون هیچ دلیلی معامله را به هم بزنید. نکته خیلی مهم این است که حتماً باید مدت این خیار مشخص شود، وگرنه اگر مدت را تعیین نکنید، کل قرارداد باطل می شود! پس حواستان باشد وقتی شرط خیار می گذارید، حتماً یک بازه زمانی معین برایش در نظر بگیرید.

  • تعریف ساده: حق فسخی که خودتان با توافق در قرارداد آن را ایجاد می کنید.
  • شرایط: حتماً باید برای آن مدت معینی مشخص شود (اگر مدت نباشد، قرارداد باطل است).
  • طرف صاحب خیار: هر یک از طرفین یا هر دو یا حتی شخص ثالث (بنابر توافق).
  • مثال: شما خانه ای را می فروشید و در قرارداد قید می کنید که فروشنده تا یک ماه پس از تاریخ عقد، حق فسخ این معامله را دارد.

۵. خیار غَبن (مواد ۴۱۶ تا ۴۲۱ قانون مدنی)

غبن در لغت یعنی ضرر. خیار غبن زمانی به وجود می آید که یکی از طرفین معامله، دچار ضرر فاحش شده باشد. ضرر فاحش یعنی ضرری که آنقدر زیاد و غیرمعمول باشد که عرفاً قابل چشم پوشی نیست. مثلاً اگر شما چیزی را فروخته باشید و بعد بفهمید که آن را با ۳۰ درصد زیر قیمت بازار فروخته اید، و در زمان معامله هم از این تفاوت قیمت بی خبر بوده اید، اینجا خیار غبن به شما اجازه می دهد که معامله را فسخ کنید. این خیار هم فوری است؛ یعنی به محض اینکه متوجه ضرر فاحش شدید، باید سریع اقدام به فسخ کنید، وگرنه ممکن است حقتان از بین برود.

  • تعریف ساده: حق فسخ برای کسی که در معامله دچار ضرر بسیار زیاد (فاحش) شده و در زمان معامله از این ضرر بی خبر بوده است.
  • شرایط: وجود غبن فاحش (بسیار زیاد)، عدم اطلاع مغبون (ضرر دیده) از قیمت واقعی در زمان عقد، فوریت در اعمال خیار پس از علم به غبن.
  • مثال: یک قطعه زمین را می فروشید و بعد از مدتی متوجه می شوید که این زمین را با نصف قیمت واقعی اش فروخته اید و در زمان فروش هم اصلاً از قیمت روز خبر نداشته اید. اینجا می توانید از خیار غبن استفاده کنید.

۶. خیار عیب (مواد ۴۲۲ تا ۴۳۷ قانون مدنی)

فکرش را بکنید، یک جنسی را خریده اید و بعد از تحویل متوجه می شوید که معیوب است! اینجا خیار عیب به کمکتان می آید. این خیار به مشتری حق می دهد که در صورت معیوب بودن کالایی که خریده، معامله را فسخ کند. البته شرط دارد: عیب باید در زمان عقد وجود داشته و شما از آن بی خبر بوده اید. اگر هم نخواستید معامله را فسخ کنید، می توانید ارش بگیرید؛ یعنی مابه التفاوت قیمت کالای سالم و معیوب را از فروشنده مطالبه کنید. این خیار هم فوری است، اما فوریتی نسبی دارد؛ یعنی باید در اولین فرصت متعارف پس از اطلاع از عیب، اقدام کنید.

  • تعریف ساده: حق فسخ برای مشتری در صورت معیوب بودن کالای خریداری شده (مبیع).
  • شرایط: وجود عیب در زمان عقد، عدم اطلاع مشتری، فوریت (نسبی) در اعمال خیار.
  • اختیارات مشتری: فسخ معامله یا دریافت ارش (تفاوت قیمت سالم و معیوب).
  • مثال: ماشینی دست دوم می خرید و بعد از چند روز متوجه می شوید که موتور آن از قبل روغن سوزی داشته که فروشنده آن را به شما نگفته بود.

۷. خیار تدلیس (مواد ۴۳۸ تا ۴۴۰ قانون مدنی)

تدلیس یعنی فریب دادن! این خیار برای کسی است که در معامله فریب خورده است. اگر فروشنده یا خریدار با عملیات فریب کارانه، شما را وادار به معامله ای کرده باشد که اگر واقعیت را می دانستید، هرگز آن را انجام نمی دادید، شما حق فسخ معامله را دارید. مثلاً یک عیب بزرگ کالا را پنهان کرده یا یک ویژگی را به آن نسبت داده که اصلاً وجود ندارد. این خیار هم فوری است و باید به محض اطلاع از فریب، آن را اعمال کنید.

  • تعریف ساده: حق فسخ برای کسی که در معامله فریب خورده است.
  • شرایط: انجام عملیات فریب کارانه توسط طرف دیگر، ایجاد انگیزه معامله بر اساس فریب، فوریت در اعمال خیار پس از اطلاع.
  • مثال: خانه ای را می خرید که در محله ای پر سر و صدا قرار دارد، اما فروشنده قبل از بازدید، با ترفندهایی مثل قطع برق همسایه ها یا بستن راه های ورودی، وانمود می کند محله آرام است و شما را فریب می دهد.

۸. خیار رؤیت و تخلف از وصف (مواد ۴۱۰ تا ۴۱۵ قانون مدنی)

گاهی وقت ها ما کالایی را می خریم که قبلاً آن را ندیده ایم، فقط بر اساس توضیحاتی که فروشنده داده یا اوصافی که در قرارداد ذکر شده. مثلاً یک فرش را از روی عکس یا کاتالوگ می خریم. اگر بعد از اینکه کالا به دستمان رسید و آن را دیدیم، متوجه شویم که اوصافش با چیزی که در قرارداد یا توضیحات گفته شده بود، فرق می کند، اینجا حق فسخ داریم. این خیار هم فوری است و باید بلافاصله پس از دیدن و متوجه شدن عدم تطابق، اقدام به فسخ کنید.

  • تعریف ساده: حق فسخ برای خریدار، در صورتی که کالایی را ندیده و فقط با وصف خریده باشد و بعد از دیدن، متوجه شود که با اوصاف ذکر شده مطابقت ندارد.
  • شرایط: عدم رویت کالا در زمان عقد، خرید بر اساس وصف، عدم انطباق با وصف پس از رویت، فوریت در اعمال خیار.
  • مثال: شما یک قطعه زمین را از روی نقشه و با اوصافی مثل دارای ویوی ابدی می خرید. بعد از بازدید حضوری متوجه می شوید که یک ساختمان بلند جلوی دید آن را گرفته است.

۹. خیار تَبَعُّض صَفقه (مواد ۴۴۱ تا ۴۴۳ قانون مدنی)

کلمه تبعض یعنی پاره پاره شدن یا جزئی شدن، و صفقه هم یعنی معامله. این خیار زمانی به وجود می آید که شما چند چیز را با هم در یک معامله می خرید، اما بعداً معلوم می شود که بخشی از آن معامله، به دلیلی از دلایل، باطل بوده است. مثلاً فروشنده قسمتی از مال را بدون اجازه مالک اصلی فروخته است. در این صورت، شما به عنوان خریدار، حق انتخاب دارید: یا می توانید کل معامله را فسخ کنید (یعنی هم آن بخش صحیح و هم باطل را به هم بزنید) و پولتان را پس بگیرید، یا می توانید فقط قسمت صحیح معامله را قبول کنید و پول آن بخش باطل را پس بگیرید.

  • تعریف ساده: حق فسخ در صورتی که قسمتی از معامله باطل باشد.
  • اختیارات: فسخ کل معامله یا قبول قسمت صحیح و پس گرفتن پول قسمت باطل.
  • مثال: فرض کنید شخصی سه دانگ از ملک خودش را به شما می فروشد و سه دانگ دیگر را هم که متعلق به برادرش است و از او اجازه ندارد، به اشتباه به شما می فروشد. در اینجا معامله نسبت به سه دانگ اول صحیح و نسبت به سه دانگ دوم باطل است. شما می توانید کل معامله را فسخ کنید یا فقط سه دانگ صحیح را بخواهید و پول سه دانگ باطل را پس بگیرید.

۱۰. خیار تخلف از شرط (ماده ۴۴۴ قانون مدنی)

این خیار هم شبیه خیار شرط است، اما با آن فرق دارد. در اینجا، شما یک شرط خاص را در قرارداد گنجانده اید (نه شرط فسخ). مثلاً شرط کرده اید که اگر خریدار تا فلان تاریخ، بدهی دیگری را پرداخت نکرد، شما حق فسخ داشته باشید. اگر آن شرط انجام نشود، برای شما حق فسخ ایجاد می شود. این خیار برای حمایت از طرفی است که به شرطی دل بسته و طرف مقابل به آن عمل نکرده است.

  • تعریف ساده: حق فسخ برای کسی که شرطی در قرارداد به نفع او بوده و طرف دیگر به آن شرط عمل نکرده است.
  • انواع شروط: شرط فعل (انجام کاری)، شرط صفت (داشتن ویژگی خاص)، شرط نتیجه (حاصل شدن یک نتیجه).
  • مثال: خانه ای را می فروشید و شرط می کنید که خریدار باید تا یک ماه آینده، خانه جدیدی برای مستاجر پیدا کند. اگر خریدار به این شرط عمل نکند، شما حق فسخ معامله را پیدا می کنید.

ج) سایر خیارات

به جز خیارات بالا که بیشتر شناخته شده اند، دو خیار دیگر هم در قانون مدنی وجود دارد که در شرایط خاصی کاربرد پیدا می کنند.

۱۱. خیار تفلیس (ماده ۳۸۰ قانون مدنی)

تفلیس یعنی بی پولی یا ورشکستگی. این خیار زمانی به وجود می آید که مشتری (خریدار) قبل از اینکه پول کالای خریداری شده را بدهد، مفلس (بی پول یا ورشکسته) می شود. در این حالت، برای فروشنده حق فسخ معامله ایجاد می شود. یعنی فروشنده می تواند معامله را به هم بزند و کالای خودش را پس بگیرد، تا متضرر نشود.

  • تعریف ساده: حق فسخ برای فروشنده در صورتی که مشتری قبل از پرداخت ثمن (پول) ورشکسته یا بی پول شود.
  • طرف صاحب خیار: فروشنده (بایع).
  • مثال: شما یک ماشین گران قیمت را به شخصی می فروشید و قرار می شود پول را یک ماه دیگر بگیرید. اگر در این یک ماه، خریدار ورشکست شود و دیگر قادر به پرداخت پول نباشد، شما می توانید معامله را فسخ کنید.

۱۲. خیار تعذّر تسلیم (مواد ۳۸۰، ۳۸۸ و ۵۲۸ قانون مدنی)

تعذر تسلیم یعنی ناتوانی در تحویل دادن. این خیار وقتی ایجاد می شود که فروشنده یا هر یک از طرفین معامله، نتواند چیزی که معامله شده (مورد معامله) را به طرف دیگر تحویل دهد و این ناتوانی هم به خاطر تقصیر خودش نباشد، بلکه به دلیلی خارج از کنترل او باشد. در این حالت، طرف مقابل حق فسخ معامله را پیدا می کند.

  • تعریف ساده: حق فسخ برای طرفی که نتواند مورد معامله را به دلیل خاص و خارج از تقصیر خود تحویل دهد.
  • مثال: شما یک تابلوی نقاشی منحصربه فرد را از یک فروشنده می خرید. قبل از تحویل، آتش سوزی در گالری رخ می دهد و تابلو کاملاً از بین می رود. در اینجا، چون فروشنده دیگر نمی تواند تابلو را تحویل دهد، شما حق فسخ معامله را دارید.

نکات مهم در خصوص اعمال خیارات و آثار حقوقی آنها

تا اینجا با انواع خیارات آشنا شدیم، اما دانستن این حقوق به تنهایی کافی نیست. باید بدانیم که چطور آن ها را اعمال کنیم و وقتی از آن ها استفاده می کنیم، چه اتفاقی می افتد. یک سری ریزه کاری ها و نکات مهم وجود دارد که اگر حواسمان به آن ها نباشد، ممکن است حرمان به ضررمان تمام شود.

فوریت یا عدم فوریت خیارات

یکی از مهم ترین نکاتی که در مورد خیارات وجود دارد، مسئله فوریت است. بعضی از خیارات فوری هستند، یعنی به محض اینکه شما از وجود شرایط آن خیار (مثلاً غبن یا عیب) مطلع شدید، باید بلافاصله اقدام به فسخ کنید. این بلافاصله به معنی یک فرصت عرفی و متعارف است؛ یعنی باید در اولین فرصتی که منطقی به نظر می رسد، اقدام کنید، نه اینکه مثلاً یک سال بعد یادتان بیفتد. اگر این کار را نکنید و دیر بجنبید، ممکن است حق فسخ شما از بین برود. خیار غبن، خیار عیب، خیار تدلیس و خیار رؤیت و تخلف از وصف، از خیارات فوری محسوب می شوند.

در مقابل، بعضی از خیارات غیرفوری هستند، مثل خیار شرط. در خیار شرط، چون خودتان با توافق مدت را مشخص کرده اید، تا پایان آن مدت فرصت دارید که از حق فسخ خود استفاده کنید و دیگر فوریت معنایی ندارد.

اسقاط خیارات

اسقاط خیارات یعنی اینکه شما حق فسخ خودتان را، که قانون به شما داده، از خودتان سلب کنید و از آن بگذرید. این یک نکته بسیار مهم است که خیلی ها به آن بی توجه هستند.

مفهوم اسقاط کافه خیارات

شاید در قراردادهایی که امضا کرده اید، عبارت اسقاط کافه خیارات، ولو خیار غبن فاحش، از طرفین سلب و ساقط گردید را دیده باشید. این عبارت، بسیار پرکاربرد و البته پرخطر است! کافه خیارات یعنی تمام خیارات. وقتی این جمله را در قرارداد می نویسید و امضا می کنید، به این معنی است که شما تمامی آن دوازده خیاری را که در این مقاله توضیح دادیم (مثل خیار غبن، خیار عیب، خیار تدلیس و …) را از خودتان گرفته اید و دیگر نمی توانید به استناد آن ها معامله را فسخ کنید. حتی اگر بعداً متوجه ضرر خیلی زیادی شوید (غبن فاحش) یا کالای شما عیب بزرگی داشته باشد، باز هم چون از قبل این حق را از خودتان سلب کرده اید، نمی توانید کاری از پیش ببرید.

نحوه اسقاط خیارات

خیارات را می توان هم ضمن خود قرارداد (یعنی موقع نوشتن قرارداد، در یکی از بندها) و هم بعد از عقد (یعنی بعد از اینکه قرارداد بسته شد، با یک توافق جداگانه) ساقط کرد. البته اسقاط خیارات هم محدودیت هایی دارد و در برخی موارد نمی توان آن را ساقط کرد (مثلاً خیار شرط اگر مدت نداشته باشد که عقد را باطل می کند).

آثار اعمال خیار

حالا فرض کنیم که شما از حق خیار خود استفاده کرده اید و معامله را فسخ کرده اید. چه اتفاقی می افتد؟

برهم خوردن قرارداد از زمان فسخ

وقتی معامله ای را فسخ می کنید، این قرارداد از همان لحظه ای که فسخ می شود، از بین می رود. به این می گویند انحلال با اثر قهقرایی. یعنی انگار از همان اول هیچ قراردادی وجود نداشته است. مثلاً اگر خانه ای را خریده بودید و بعداً فسخ کردید، از نظر حقوقی دیگر مالک آن خانه نیستید.

تکلیف رد و بدل کردن عوضین

وقتی معامله فسخ می شود، هر چیزی که رد و بدل شده بود باید به حالت اول برگردد. یعنی اگر شما پولی داده بودید، باید آن را پس بگیرید و اگر کالایی دریافت کرده بودید، باید آن را به فروشنده برگردانید. این شامل منافعی که از مال برده شده هم می شود. مثلاً اگر در طول مدتی که خانه را خریده بودید، اجاره آن را دریافت کرده بودید، ممکن است مجبور شوید اجاره ها را هم به فروشنده برگردانید.

آثار بر حقوق اشخاص ثالث

اینجا ماجرا کمی پیچیده تر می شود. فرض کنید شما خانه ای را خریده اید، اما قبل از اینکه معامله فسخ شود، شما آن خانه را به شخص سومی فروخته اید. اگر معامله اصلی فسخ شود، وضعیت خریدار سوم چه می شود؟ این مسئله از نظر حقوقی ظرایف زیادی دارد و معمولاً به این بستگی دارد که آیا شخص ثالث از حق فسخ معامله اولیه اطلاع داشته یا خیر، و اینکه آیا هنوز عوضین رد و بدل نشده باشند. در هر صورت، این مسائل حقوقی گاهی خیلی پیچیده می شوند و نیاز به مشاوره با یک وکیل متخصص دارند.

تفاوت اختیار فسخ حقوقی با رضایت و توافق اخلاقی

گاهی وقت ها ما به صورت شفاهی با کسی توافق می کنیم که مثلاً اگر از خرید جنسی پشیمان شدیم، بتوانیم آن را پس بدهیم. این یک توافق اخلاقی یا عرفی است. اما اختیار فسخ حقوقی که ما در موردش صحبت می کنیم (خیارات)، کاملاً با این موارد فرق دارد. خیارات یک حق قانونی هستند که در دادگاه ها قابل استناد و اجرا هستند و اگر طرف مقابل نپذیرد، می توان او را وادار به تبعیت از حکم قانون کرد. اما یک توافق اخلاقی، صرفاً بر مبنای رضایت و حسن نیت افراد است و پشتوانه قانونی محکمی برای اجرا ندارد.

جمع بندی و نتیجه گیری

خب، به آخر داستان خیارات رسیدیم! دیدید که اصطلاح خیار در حقوق چقدر گسترده و پرکاربرد است؟ از یک حق انتخاب ساده برای به هم زدن معامله تا راه حلی برای جلوگیری از ضررهای بزرگ و فریب خوردگی. ما با هم دیدیم که این حق، مثل یک سوپاپ اطمینان عمل می کند تا اگر در یک معامله لازم الاجرا اتفاقی افتاد که خارج از اراده یا آگاهی ما بود، بتوانیم از خودمان دفاع کنیم و معامله را به هم بزنیم.

شناخت خیارات، چه آنهایی که مختص خرید و فروش هستند مثل خیار مجلس و حیوان، و چه آنهایی که عمومی ترند مثل خیار غبن و عیب، برای هر کسی که در این جامعه زندگی می کند و روزانه با انواع معاملات سر و کار دارد، مثل یک سرمایه ارزشمند است. این آگاهی به ما کمک می کند تا قراردادها را با چشم بازتری امضا کنیم و حواسمان باشد که هر بندی در یک قرارداد، چه معنا و تبعاتی دارد. به خصوص آن جمله معروف اسقاط کافه خیارات که می تواند همه حق های فسخ ما را از بین ببرد.

در نهایت، همیشه یادتان باشد که دنیای حقوق، دنیای پر از جزئیات و ظرافت هاست. این مقاله یک راهنمای جامع و دوستانه بود تا شما را با مفاهیم اصلی آشنا کند. اما اگر در یک موقعیت واقعی با مشکل حقوقی مواجه شدید، به هیچ وجه به دانش محدود خودتان اکتفا نکنید. حتماً و حتماً با یک وکیل یا مشاور حقوقی متخصص مشورت کنید. آن ها می توانند با توجه به شرایط خاص پرونده شما، بهترین راهنمایی و کمک را ارائه دهند تا از حقوق خودتان به بهترین شکل ممکن دفاع کنید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "اصطلاح خیار در حقوق – هر آنچه باید بدانید" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "اصطلاح خیار در حقوق – هر آنچه باید بدانید"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه