
نمونه رد دعوی اعسار
رد دعوی اعسار یعنی اینکه دادگاه به ادعای بدهکار مبنی بر نداشتن توانایی مالی برای پرداخت بدهی هاش، اعتماد نکنه و این ادعا رو نپذیره. برای طلبکارها، این موضوع اهمیت حیاتی داره چون می تونه راه رو برای وصول مطالباتشون هموار کنه و جلوی به تعویق افتادن بی مورد پرداخت ها رو بگیره. در واقع، اینجا طلبکار باید با دلایل محکم ثابت کنه که بدهکار الکی خودش رو ناتوان نشون میده.
تاحالا شده طلبکار باشی و ببینی بدهکارت با یک دادخواست اعسار، پرداخت بدهی هاش رو به تعویق میندازه؟ حس ناامیدی و سردرگمی که سراغت میاد، کاملاً طبیعیه. خیلی ها فکر می کنن وقتی بدهکار ادعای اعسار کرد، دیگه کاری از دستشون برنمیاد و باید قید پولشون رو بزنن، اما این تفکر کاملاً اشتباهه! اتفاقاً در چنین مواقعی، جای خالی یک دفاع قوی و هوشمندانه حس میشه تا بتونی حق و حقوقت رو از چنگ کسی که ادعای نداری می کنه، بیرون بکشی.
همین اول کار بهتون بگم، رد کردن دعوای اعسار ممکنه پیچیده به نظر برسه، ولی با دونستن چند تا نکته کلیدی و مسلح شدن به ابزارهای قانونی، می تونید حسابی بدهکارتون رو به چالش بکشید. این مقاله مثل یک نقشه راه می مونه که قراره قدم به قدم بهتون نشون بده چطور می تونید ادعای اعسار رو تو دادگاه باطل کنید و نذارید حقتون پایمال بشه. پس بزن بریم تا تمام ریزه کاری هاش رو با هم یاد بگیریم!
قبل از هر کاری، این مفاهیم رو بشناسیم! (واژه شناسی ضروری)
قبل از اینکه شیرجه بزنیم تو بحث های حقوقی پیچیده، لازمه که چند تا واژه کلیدی رو با هم مرور کنیم. فهم این مفاهیم، مثل داشتن یک دیکشنری حقوقی شخصی می مونه که کارمون رو خیلی راحت تر می کنه.
معسر کیه اصلاً؟
وقتی می گیم «معسر»، منظورمون دقیقاً چیه؟ طبق ماده ۶ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، معسر کسیه که به جز اون اموالی که قانون گفته «جزئی از دین نیستن» (یعنی همون مستثنیات دین)، مال و اموال دیگه ای نداشته باشه که بتونه باهاش بدهی هاش رو بده. یعنی اگه کسی ادعا می کنه معسره، باید ثابت کنه که اونقدر بی پوله که جزو اون اقلام ضروری زندگیش، هیچی نداره.
اما یه نکته مهم هست: تو قوانین ما، «اعسار مطلق» خیلی کم پیش میاد و چیزی که بیشتر باهاش سروکار داریم، «اعسار نسبی» هست. یعنی ممکنه یه نفر کلاً ورشکسته نباشه، ولی در حال حاضر نتونه همه بدهیش رو یکجا بده و نیاز به مهلت یا قسط بندی داشته باشه. همینجاست که دعوای اعسار معنی پیدا می کنه و طلبکار باید بتونه نشون بده که بدهکار اینقدرها هم بی چیز نیست.
فرق اعسار و ورشکستگی چیه؟
اینجا یکی از مهم ترین جاهاییه که خیلی ها اشتباه می کنن. فکر می کنن اعسار و ورشکستگی یکی هستن، در حالی که این دو تا با هم فرق اساسی دارن، مخصوصاً اگه طرف بدهکار، تاجر باشه یا نباشه.
اگر بخواهیم خیلی ساده بگیم، اعسار برای افراد عادیه، یعنی کسایی که شغلشون خرید و فروش یا کارهای تجارتی نیست. مثلاً یک کارمند یا یک خانم خانه دار که بدهی بالا آورده و نمی تونه بدهیش رو بده، می تونه دادخواست اعسار بده. اما ورشکستگی مخصوص تاجرهاست.
پس اگه طرف بدهکار، واقعاً تاجر باشه، نمی تونه ادعای اعسار کنه. باید چی کار کنه؟ باید بره درخواست رسیدگی به امر ورشکستگیش رو بده. این رو ماده ۱۵ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی خیلی واضح گفته. برای تاجرها، ورشکستگی یعنی دادگاه با درخواست طلبکارها، جلوی تصرفشون تو اموال و دارایی هاشون رو می گیره. حالا برای اینکه فرق این دو تا مفهوم رو بهتر درک کنیم، بیایید نگاهی به این جدول مقایسه ای بندازیم:
ویژگی | اعسار | ورشکستگی |
---|---|---|
مخاطب | اشخاص عادی (غیر تاجر) | اشخاص تاجر (حقیقی و حقوقی) |
هدف | مهلت گرفتن یا قسط بندی بدهی | پرداخت بدهی های تاجر از محل دارایی های موجود به صورت عادلانه |
مرجع قانونی اصلی | قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی | قانون تجارت |
اثر اصلی | تقسیط یا مهلت برای پرداخت دین | ممنوعیت تاجر از تصرف در اموال و دخالت طلبکاران |
پیش نیاز | عدم توانایی پرداخت بدهی به جز مستثنیات دین | توقف از پرداخت دیونی که بر عهده تاجر است |
مستثنیات دین یعنی چی؟
وقتی صحبت از بدهی و پرداخت اون میشه، یه سری اموال هستن که قانون میگه دست کسی نباید بهشون برسه، حتی اگه بدهکار باشی و توان پرداخت نداشته باشی. به اینا میگن مستثنیات دین. ماده ۲۴ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی این موارد رو مشخص کرده:
- منزل مسکونی که در شأن بدهکار باشه.
- اثاثیه ضروری زندگی.
- خوراک و آذوقه لازم برای خودش و خانواده اش.
- کتاب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم.
- ابزار کار و وسایل مورد نیاز برای کسب و کار (مثلاً وسایل یه نجار یا کشاورز).
- تلفن ضروری.
- مبلغی که به عنوان پول پیش اجاره خونه داده شده، به شرطی که بدون اون نتونه اجاره رو بده و خونه در شأنش باشه.
یه نکته خیلی مهم: اگه مثلاً خونه ای که بدهکار توش زندگی می کنه، خیلی بزرگ تر از شأن عرفی و نیاز اون تو وضعیت اعسارش باشه، دادگاه می تونه خونه رو بفروشه و مازادش رو برای پرداخت بدهی استفاده کنه. یا اگه مثلاً خونه تو طرح عمرانی بیفته و پولش رو بدن، اون پول دیگه جزو مستثنیات نیست و میشه ازش برای بدهی استفاده کرد. پس همیشه این موارد رو در نظر داشته باشید.
قانون چی میگه؟ مبانی حقوقی رد اعسار
حالا که با مفاهیم اصلی آشنا شدیم، وقتشه بریم سراغ قلب ماجرا: قوانین! دونستن این قوانین، مثل داشتن یه اسلحه پر از مهمات برای دفاع از حقتونه. بدون اون ها، دستتون تو دادگاه خالیه.
قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی (اون رو خوب بشناسید!)
این قانون، رگ و ریشه دعوای اعسار و نحوه رسیدگی بهشه. باید حسابی به موادش مسلط باشید:
- ماده ۳: می گه اگه بدهکار نتونه دینش رو پرداخت کنه، می تونه دادخواست اعسار بده و درخواست تقسیط یا مهلت کنه. (اینجا همون جاییه که بدهکار وارد گود میشه).
- ماده ۶: تعریف «معسر» رو میده که بالا براتون توضیح دادم.
- ماده ۸ و ۹: این دو ماده خیلی مهم هستن! شرایط تنظیم لیست اموال و شهادت شهود رو برای مدعی اعسار توضیح میدن. اگه بدهکار این شرایط رو رعایت نکنه، می تونه یه ایراد شکلی بزرگ تو پرونده اش باشه.
- ماده ۱۲: این ماده خبر خوبیه برای طلبکارها! اگه دعوای اعسار رد بشه، دادگاه می تونه بدهکار رو به پرداخت خسارتی که به شما وارد شده، محکوم کنه (به شرط اینکه شما درخواست بدید).
- ماده ۱۵: می گه دادخواست اعسار از تاجرها و شرکت ها پذیرفته نمیشه. (همون فرق اعسار و ورشکستگی که گفتیم). اگه تاجر باشه، باید قرار رد دادخواست صادر بشه.
- ماده ۱۹ و تبصره هایش: این ماده برای طلبکارها مثل یه گنج می مونه! به دادگاه این اختیار رو میده که از بانک مرکزی، اداره ثبت، شهرداری و هر مرجع دیگه ای که اطلاعات مالی داره، استعلام بگیره. این یعنی شما می تونید از دادگاه بخواید برای کشف اموال مخفی بدهکار اقدام کنه.
- ماده ۲۴: همون بحث مستثنیات دین رو مطرح می کنه که بالاتر مفصل توضیح دادم.
قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی (ق.آ.د.م)
این قانون، قواعد کلی بازی تو دادگاه رو مشخص می کنه:
- ماده ۱۰۹: به دادگاه این اجازه رو میده که اگه کسی با طرح دعوای بی اساس، قصد اذیت کردن طرف مقابل رو داشته باشه، اون رو محکوم به جبران خسارت کنه. تبصره این ماده حتی می گه در مواردی که هدف فقط اذیت کردن باشه، می تونه سه برابر هزینه دادرسی هم جریمه بشه. این خیلی به درد رد اعسار می خوره!
- ماده ۱۹۷: می گه اگه کسی مدعی چیزی باشه، باید بتونه ثابتش کنه. این یعنی بدهکار باید اثبات کنه واقعاً معسره، نه اینکه فقط ادعا کنه.
آیین نامه اجرایی قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی
این آیین نامه، جزئیات بیشتری از قانون اصلی رو روشن می کنه:
- ماده ۱۲: مهلت قانونی برای طرح دادخواست اعسار رو مشخص می کنه. اگه خارج از این مهلت طرح بشه، می تونه ایراد قانونی باشه.
- ماده ۱۳: باز هم روی اهمیت لیست کامل اموال و تغییرات یک سال گذشته تأکید می کنه. اگه این لیست ناقص باشه، دادگاه می تونه تصمیم بگیره (و معمولاً تصمیمش رد دادخواسته).
قانون تجارت (اگه بدهکارتون تاجر باشه)
اگه شک دارید که بدهکارتون تاجره یا نه، باید برید سراغ قانون تجارت. مواد ۱ تا ۵ این قانون، تعریف تاجر و انواع معاملات تجارتی رو مشخص می کنه. مثلاً اگه بدهکارتون معاملات خرید و فروش زیادی انجام میده، بنگاه معاملاتی داره، یا کارخونه ای رو اداره می کنه (که برای مصارف شخصی نباشه)، احتمالاً تاجره و نباید دادخواست اعسار بده.
اصل های مهم حقوقی
- اصل ۴۰ قانون اساسی (عدم اضرار به غیر): این اصل می گه هیچ کس حق نداره کاری کنه که به بقیه ضرر بزنه. اگه بدهکار با ادعای اعسار، عمداً قصد به تعویق انداختن پرداخت بدهی و اذیت کردن طلبکار رو داشته باشه، این اصل می تونه به کمک شما بیاد.
- اصل استصحاب: یعنی اگه وضعیت مالی کسی تو گذشته خوب بوده و دلیل محکمی برای تغییر اون وضعیت نداریم، فرض بر اینه که هنوز هم همون وضع رو داره. این اصل به درد جاهایی می خوره که بدهکار قبلاً پولدار بوده و حالا یکهو ادعای نداری می کنه.
با دونستن این قوانین، شما مثل یه کارآگاه حقوقی میشید که می تونه تکه های پازل رو کنار هم بذاره و دفاعیه ای محکم بسازه. پس بریم سراغ اینکه چطور این قوانین رو تو دادگاه به کار ببریم.
دلایل محکم برای رد اعسار: ایرادهای ریز و درشت پرونده
وقتی بدهکار دادخواست اعسار میده، انگار داره یه ادعا می کنه که شما باید با دلایل محکم، ثابت کنید که این ادعا درست نیست. این دلایل رو میشه تو دو دسته کلی «ایرادات شکلی» و «ایرادات ماهوی» قرار داد. فکر کنید می خواید یه دیوار رو خراب کنید؛ اول باید آجرهاش رو دونه دونه جدا کنید، نه اینکه همون اول بخواید کل دیوار رو بکوبید!
الف) ایرادهای شکلی به دادخواست اعسار (جایی که پرونده لنگ می زنه!)
ایرادات شکلی، مثل نقاط ضعف توی فرم دادخواست یا مراحل اولیه پرونده هستن. اگه اینا رو خوب پیدا کنید، می تونید پرونده رو از همون اول به نفع خودتون برگردونید.
- لیست اموال کامل نیست یا دقیق نیست:
بدهکار طبق ماده ۸ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و ماده ۱۳ آیین نامه اجرایی اون، موظفه یه لیست کامل از تمام اموال منقول و غیرمنقولش، حساب های بانکی، مطالباتش از بقیه و هرگونه نقل و انتقال اموالش تو یک سال گذشته رو به دادگاه بده. اگه تو این لیست، مثلاً از ماشینش حرفی نزده باشه، یا حساب های بانکی با موجودی قابل توجهی داشته باشه ولی اونا رو اعلام نکرده باشه، یا حتی اموالی رو به صورت صوری به نام کس دیگه ای زده باشه، این یه ایراد شکلی اساسی به حساب میاد.
یادتون باشه: خیلی از بدهکارها فکر می کنن اگه فقط اموال غیرمنقولشون رو اعلام کنن یا حساب های بانکی خالیشون رو بنویسن، کافیه. اینجاست که شما باید هوشیار باشید و با استعلامات بعدی، کارهای پنهانیشون رو رو کنید.
- مهلت قانونی رعایت نشده:
بدهکار باید دادخواست اعسار رو تو مهلت های قانونی که تو ماده ۳ قانون و ماده ۱۲ آیین نامه مشخص شده، به دادگاه بده. اگه این مهلت تموم شده باشه و تازه یادش افتاده باشه دادخواست اعسار بده، شما می تونید به این موضوع اعتراض کنید و بگید که پرونده باید رد بشه.
- ایراد به شهادت شهود:
معمولاً بدهکار برای اثبات اعسارش، شهود معرفی می کنه. اما این شهادت هم شرایط خاص خودش رو داره (بر اساس مواد ۸ و ۹ قانون):
- شهادت نامه باید کتبی باشه و هویت، شغل و آدرس شهود رو دقیق بگه.
- شاهد باید دقیقاً توضیح بده که از کجا و چطور از وضعیت مالی بدهکار خبر داره (منشأ اطلاعات).
- شاهد باید بگه چقدر با بدهکار معاشرت داشته که بتونه از وضعیت زندگیش اطلاع کافی داشته باشه.
- شاهد باید تصریح کنه که بدهکار به جز مستثنیات دین، هیچ مال قابل دسترسی دیگه ای برای پرداخت بدهیش نداره.
- اگه شهود تو جلسه دادگاه حاضر نشن یا شهادتشون ناقص باشه، این هم یه ایراد بزرگه.
شما می تونید از دادگاه بخواید که از شهود تحقیق کنه و مطمئن بشه که اطلاعاتشون واقعیه و ساختگی نیست.
- خواهان (بدهکار) پیگیری نکرده:
اگه بدهکار خودش تو جلسه دادگاه حاضر نشه، یا اگه دادگاه برای استعلام اموال دستور داده باشه و بدهکار برای گرفتن پاسخ استعلامات یا ارائه اونا به دادگاه اقدامی نکرده باشه، این نشون میده که خودش هم ادعاش رو جدی نگرفته و می تونه دلیلی برای رد دادخواست باشه.
ب) ایرادهای ماهوی به ادعای اعسار (بدهکار الکی ادعای نداری می کنه!)
اینجا دیگه وارد عمق پرونده میشیم و باید ثابت کنیم که بدهکار برخلاف ادعاش، پولدارتر از اونیه که نشون میده. این بخش، جاییه که باید حسابی کارآگاه بازی دربیارید و تمام اطلاعات رو جمع کنید.
- اثبات تمکن مالی (ملائت) خواهان اعسار:
این مهم ترین بخش دفاع شماست. باید ثابت کنید که بدهکار واقعاً توانایی پرداخت بدهی رو داره.
- اموال مخفی یا منتقل شده:
خیلی وقت ها بدهکارها قبل یا بعد از بدهکاری، اموالشون رو به نام همسر، فرزند یا اشخاص دیگه منتقل می کنن یا سعی می کنن مخفیشون کنن. شما باید با کمک دادگاه (استفاده از ماده ۱۹ قانون) درخواست استعلام از مراجع مختلف (مثل اداره ثبت اسناد برای ملک، پلیس راهور برای خودرو، سازمان بورس برای سهام و…) رو بدید تا این اموال کشف بشن. اگه ثابت بشه که این انتقال صوری بوده (یعنی واقعاً قصد فروش نداشته و فقط برای فرار از دین بوده)، دادگاه می تونه معامله رو باطل کنه و اموال رو برگردونه.
- درآمد کافی:
اگه بدهکار شغل ثابت داره، فیش حقوقی بالایی داره، یا فعالیت های اقتصادی غیررسمی (مثلاً دلالی، خرید و فروش آنلاین) انجام میده که درآمد خوبی ازش داره، اینها همه دلایل قوی برای اثبات توان مالی هستن. می تونید از دادگاه بخواید از محل کارش استعلام بگیره یا با تحقیق محلی، درآمد واقعی اش رو اثبات کنید.
- حساب های بانکی پر و پیمان:
یکی از بهترین راه ها برای کشف توان مالی، استعلام از بانک مرکزیه. با این استعلام، تمام حساب های بانکی بدهکار تو همه بانک ها مشخص میشه و اگه موجودی قابل توجهی داشته باشه، دیگه نمی تونه ادعای اعسار کنه.
- سوابق مالی گذشته:
همون بحث اصل استصحاب که گفتیم. اگه بدهکار تو زمان صدور چک یا امضای قرارداد پولدار بوده و حالا یهو ادعای نداری می کنه، باید بتونه ثابت کنه که مالش واقعاً از بین رفته (تلف شده). صرف ادعا کافی نیست. اگه نتونه ثابت کنه، دادگاه فرض می کنه هنوز هم همون توان مالی رو داره.
- اموال مخفی یا منتقل شده:
- این آقا یا خانم تاجره! (و نباید دادخواست اعسار بده)
این هم یه دلیل ماهوی خیلی قویه! اگه شما بتونید ثابت کنید که بدهکار، طبق قانون تجارت، یک تاجره (مثلاً جواز کسب داره، معاملات زیادی انجام میده، شرکت ثبت کرده، در ساخت و سازه یا بنگاه معاملاتی داره)، اون وقت طبق ماده ۱۵ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، دادخواست اعسارش اصلاً پذیرفته نیست و دادگاه باید قرار رد دادخواست صادر کنه. نیازی به اثبات اعسار یا عدم اعسارش هم نیست.
- قصد شیطنت و ضرر زدن! (سوء نیت)
این دلیل یه مقدار حقوقی تر و اثباتش سخت تره، ولی اگه بتونید ثابت کنید که بدهکار فقط برای اینکه شما رو اذیت کنه و پرداخت بدهی رو به تأخیر بندازه، دادخواست اعسار داده، می تونید از تبصره ماده ۱۰۹ ق.آ.د.م و ماده ۱۲ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی استفاده کنید. مثلاً اگه چند بار پشت سر هم دادخواست اعسار داده و هر بار رد شده، یا رفتارهایی داشته که نشون میده فقط داره وقت کشی می کنه، میشه از این طریق وارد شد.
قدم به قدم: چطور اعسار رو رد کنیم؟ (راهکارهای عملی برای طلبکاران)
خب، تا اینجا دیدیم که چه دلایلی می تونن ادعای اعسار رو باطل کنن. حالا بریم سراغ کارهای عملی که باید انجام بدیم تا این دلایل رو تو دادگاه ثابت کنیم. این بخش، نقشه عملیات شماست.
۱. جمع آوری هوشمندانه مستندات
قبل از هر چیز، باید مثل یه کارآگاه، مدارک و شواهد رو جمع آوری کنید. هر سند و مدرکی که نشون بده بدهکار پول داره یا اموالی رو پنهان کرده، به دردتون می خوره:
- اسناد بانکی: اگه می دونید بدهکار تو کدوم بانک حساب داره، می تونید با دستور دادگاه، گردش حساب یا موجودی حسابش رو استعلام کنید.
- استعلامات ثبتی: برای کشف اموال غیرمنقول (زمین، ملک)، از دادگاه بخواید که از اداره ثبت اسناد و املاک استعلام بگیره. گاهی وقتا بدهکار اموال رو به نام نزدیکانش میزنه، پس خوبه که اسم همسر و فرزندانش رو هم برای استعلام بدید.
- ادله مالکیت خودرو: اگه می دونید ماشین داره، از پلیس راهور استعلام بگیرید. خودروهای لوکس هم میتونن نشونه توان مالی باشن.
- فیش حقوقی یا مدارک شغلی: اگه بدهکار کارمنده، از دادگاه بخواید از محل کارش استعلام حقوق و مزایا بگیره. اگه شغل آزاد داره، می تونید با تحقیقات محلی یا مدارک مربوط به جواز کسب، میزان فعالیت و درآمدش رو تخمین بزنید.
- قراردادهای اجاره یا خرید: اگه بدهکار خونه یا ملک رو اجاره داده یا خریده، این ها هم میتونن نشونه توان مالی باشن.
- مدارک مربوط به شرکت: اگه شک دارید که بدهکار تاجره، مدارک مربوط به ثبت شرکت، جواز کسب، یا هر فعالیت تجاری دیگه ای رو جمع آوری کنید.
۲. درخواست استعلامات از دادگاه
همونطور که تو بخش قوانین گفتیم، ماده ۱۹ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، مثل یه کلید طلایی می مونه. شما باید به صورت رسمی از دادگاه بخواید که برای کشف اموال بدهکار، از مراجع زیر استعلام بگیره:
- بانک مرکزی: برای پیدا کردن تمام حساب های بانکی و موجودی اون ها.
- اداره ثبت اسناد و املاک: برای کشف اموال غیرمنقول.
- سازمان بورس و اوراق بهادار: برای پیدا کردن سهام و اوراق بهادار.
- پلیس راهور: برای کشف خودروها.
- سازمان تأمین اجتماعی یا ادارات مربوطه: برای استعلام سوابق بیمه، حقوق و مزایای شغلی.
- شهرداری ها و اداره دارایی: برای پیدا کردن املاک و دارایی های دیگه.
تو لایحه دفاعی تون حتماً این درخواست ها رو بنویسید و شماره مواد قانونی رو هم ذکر کنید تا دادگاه موظف به اجرای اون ها باشه.
۳. تحقیق محلی و شهادت شهود آگاه
گاهی وقتا مدارک رسمی کافی نیستن یا بدهکار خیلی زرنگه و اموالش رو پنهان کرده. اینجاست که تحقیق محلی و شهادت شهود آگاه به کمکتون میان. می تونید از همسایه ها، همکاران سابق، یا هر کسی که از وضعیت مالی بدهکار اطلاعات داره، بخواید که به عنوان شاهد تو دادگاه حاضر بشن. البته یادتون باشه که این شهود باید شرایطی که تو مواد ۸ و ۹ قانون اومده رو داشته باشن (یعنی اطلاعاتشون از وضعیت مالی بدهکار دقیق باشه و باهاش معاشرت کافی داشته باشن).
۴. انتخاب وکیل متخصص
دعوای اعسار و رد اون، یه دعوای کاملاً تخصصی و پیچیده ست. حتی با دونستن تمام این نکات، ممکنه تو مسیر با موانعی روبرو بشید که فقط یه وکیل با تجربه می تونه از پسشون بربیاد. وکیل متخصص تو این زمینه می تونه:
- لایحه دفاعی قوی و مستند براتون تنظیم کنه.
- بهترین راهکارها رو برای جمع آوری مدارک و استعلامات بهتون بگه.
- تو جلسات دادگاه از حقتون دفاع کنه.
- با ریزه کاری های قانونی و رویه دادگاه ها آشنایی کامل داره.
پس، اگه پرونده تون پیچیده و مبلغ بدهی هم زیاده، حتماً از مشاوره و کمک یک وکیل خوب استفاده کنید.
۵. تنظیم لایحه دفاعی قوی و مستند
لایحه دفاعی، مثل نامه شما به دادگاهه. باید کاملاً دقیق، مستند و قانع کننده باشه. تو لایحه باید تمام ایرادات شکلی و ماهوی رو با ذکر شماره مواد قانونی مربوطه توضیح بدید. مثلاً اگه بدهکار لیست اموالش ناقصه، دقیقاً بنویسید که طبق ماده ۸ و ۱۳، این لیست ناقصه و فلان اموال رو اعلام نکرده. اگه تاجره، به مواد قانون تجارت و ماده ۱۵ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی استناد کنید.
۶. درخواست خسارات و جریمه
همونطور که تو ماده ۱۲ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و تبصره ماده ۱۰۹ قانون آیین دادرسی مدنی گفتیم، اگه ثابت بشه که بدهکار با سوء نیت و فقط برای اذیت کردن شما دادخواست اعسار داده، می تونید از دادگاه بخواید که اون رو محکوم به پرداخت خسارت هایی که به شما وارد شده و حتی جریمه (سه برابر هزینه دادرسی) کنه. این کار هم جنبه تنبیهی داره و هم قسمتی از خسارت شما رو جبران می کنه.
با انجام این مراحل، شما شانس زیادی برای رد کردن دعوای اعسار بدهکارتون دارید و می تونید از حق و حقوقتون دفاع کنید. حالا بریم سراغ یه نمونه لایحه تا ببینید چطور باید این اطلاعات رو تو قالب یک نامه حقوقی بنویسید.
نمونه لایحه دفاعی جامع در رد دعوای اعسار (قالب آماده و کاربردی)
خب، وقتشه اونچه که یاد گرفتیم رو تو قالب یک نامه رسمی به دادگاه ببینیم. این یک نمونه لایحه دفاعیه هست که می تونید با توجه به شرایط پرونده خودتون، اون رو ویرایش و تکمیل کنید. یادتون باشه، هر پرونده ای خصوصیات خودش رو داره و این فقط یک الگو برای راهنمایی شماست.
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی شهرستان [نام شهرستان]
با سلام و احترام؛
اینجانب [نام و نام خانوادگی شما به عنوان خوانده دعوای اعسار] فرزند [نام پدر] به شماره ملی [شماره ملی] و به آدرس [آدرس دقیق شما]، خوانده دعوای اعسار از پرداخت محکوم به خواهان آقای/خانم [نام و نام خانوادگی خواهان (بدهکار)] موضوع پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده اعسار] که وقت رسیدگی آن طبق ابلاغیه شماره [شماره ابلاغیه] مورخ [تاریخ ابلاغیه] برای تاریخ [تاریخ جلسه] ساعت [ساعت جلسه] مقرر گردیده است، لایحه دفاعی خود را به شرح ذیل تقدیم حضور می دارد.
احتراماً، به استحضار آن مقام محترم قضایی می رساند با عنایت به موارد و ایرادات شکلی و ماهوی ذیل، جهت تمهید صدور حکم بر رد دعوای اعسار خواهان، معروض می دارم:
اول: ایرادات شکلی به دادخواست اعسار خواهان:
۱. نقص در فهرست اموال: خواهان محترم مطابق تکلیف قانونی خود در ماده ۸ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و ماده ۱۳ آیین نامه اجرایی آن، اقدام به ارائه فهرست کامل و دقیق اموال خود ننموده است.
* اولاً: ایشان به هیچ عنوان مشخصات خودرو/خودروهای شخصی خود را قید نکرده اند، در حالی که در حال حاضر [ذکر مثال، مثلاً: دارای خودروی مدل بالا/چند خودرو می باشد که ...]. با توجه به اینکه خودروی شخصی دیگر جزو مستثنیات دین محسوب نمی گردد، عدم ذکر آن، تخلف صریح از قانون است.
* ثانیاً: خواهان محترم، مشخصات کلیه حساب های بانکی خود را، بالاخص حساب های دارای موجودی قابل توجه یا گردش مالی بالا را در لیست اموال اعلام ننموده اند. این امر خلاف صریح ماده ۱۳ آیین نامه فوق الذکر می باشد که اشعار می دارد: مدعی اعسار باید صورت کلیه اموال خود و هر نوع تغییر در اموال مذکور از یک سال قبل از طرح دعوی اعسار را برابر ماده ۸ قانون به ضمیمه دادخواست اعسار به دادگاه تقدیم کند. این موضوع به دلیل عدم رعایت شرایط شکلی طرح دعوای اعسار، از موارد رد دعوای خواهان می باشد.
* ثالثاً: [در صورت وجود: خواهان طی یک سال گذشته اقدام به انتقال صوری / صلح اموال غیرمنقول خود (مانند پلاک ثبتی [شماره پلاک ثبتی] واقع در [آدرس]) به نام [نام شخص گیرنده مال] نموده است که این انتقال صرفاً جهت فرار از دین بوده و اموال مذکور در حقیقت در تصرف و اختیار ایشان می باشد و در لیست اموال نیز به آن اشاره نشده است.]
۲. عدم رعایت شرایط شهادت شهود: خواهان برای اثبات اعسار، [تعداد] نفر شاهد معرفی نموده است که شهادتنامه کتبی ایشان / اظهارات شفاهی ایشان در جلسه رسیدگی، واجد شرایط قانونی ماده ۸ و ۹ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی نمی باشد.
* [در صورت وجود: اولاً: در شهادتنامه کتبی / اظهارات شهود، به منشأ اطلاعات و نحوه اطلاع ایشان از وضعیت معیشتی خواهان به طور دقیق اشاره نشده است.]
* [در صورت وجود: ثانیاً: شهود اعلام نکرده اند که با خواهان به مدت کافی معاشرت داشته اند تا بتوانند از وضعیت مالی وی اطلاع دقیق و کافی داشته باشند.]
* [در صورت وجود: ثالثاً: شهود معرفی شده / حاضر در جلسه دادرسی، قادر به تصریح این امر نیستند که خواهان افزون بر مستثنیات دین، هیچ مال قابل دسترسی برای پرداخت دین خود ندارد.]
* [در صورت وجود: رابعاً: [در صورت عدم حضور شهود: شهود معرفی شده توسط خواهان در جلسه دادرسی حاضر نگردیدند و این امر نشان دهنده عدم جدیت خواهان در اثبات ادعای خود می باشد.]]
* [در صورت وجود: خامساً: شهود معرفی شده، [نسبت خویشاوندی/ رابطه کاری نزدیک] با خواهان دارند که می تواند باعث تردید در بی طرفی شهادت آن ها شود.]
۳. عدم پیگیری خواهان:
* [در صورت وجود: اولاً: خواهان محترم علیرغم ابلاغ واقعی، در جلسه دادرسی مورخ [تاریخ] حاضر نگردیدند.]
* [در صورت وجود: ثانیاً: دادگاه محترم در جلسه دادرسی مورخ [تاریخ] دستور به استعلام از [نام مراجع، مثلاً: بانک مرکزی و اداره ثبت] صادر نمود که متأسفانه خواهان هیچ گونه اقدامی جهت اخذ پاسخ استعلامات و ارائه آن به دادگاه به عمل نیاورده اند.]
دوم: ایرادات ماهوی به ادعای اعسار خواهان (اثبات تمکن مالی و تاجر بودن):
۱. اثبات تمکن مالی (ملائت) خواهان: برخلاف ادعای خواهان، ایشان دارای تمکن مالی کافی برای پرداخت محکوم به (مبلغ [مبلغ محکوم به]) می باشند.
* اولاً: خواهان دارای شغل [عنوان شغل، مثلاً: کارمند رسمی شرکت نفت / پزشک / مهندس / صاحب کسب و کار] با حقوق و مزایای بالا / درآمد ماهانه قابل توجهی حدود [ذکر مبلغ تقریبی] می باشد که طبق فیش حقوقی / گردش حساب بانکی / تحقیقات محلی / شهادت شهود اینجانب قابل اثبات است. [در صورت نیاز به استعلام: تقاضای استعلام از [نام محل کار / سازمان] در خصوص میزان درآمد ایشان مورد استدعاست.]
* ثانیاً: خواهان دارای اموال منقول و غیرمنقولی است که در لیست اعلامی ذکر نشده است، از جمله [ذکر مثال: پلاک ثبتی [شماره پلاک ثبتی] واقع در [آدرس ملک]، خودروی [مدل خودرو] به شماره پلاک [شماره پلاک خودرو]، حساب های بانکی متعدد با موجودی بالا در بانک [نام بانک] به شماره حساب [شماره حساب]]. استعلامات آتی از مراجع ذی ربط این موضوع را روشن خواهد نمود. (با استناد به ماده ۱۹ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، تقاضای دستور استعلام از کلیه مراجع ذی صلاح از قبیل بانک مرکزی، اداره ثبت اسناد و املاک، پلیس راهور، اداره دارایی و سازمان بورس در خصوص کلیه اموال و حساب های بانکی خواهان مورد استدعاست.)
* ثالثاً: خواهان در زمان صدور چک / انعقاد قرارداد / ایجاد دین، دارای تمکن مالی کافی بوده و هیچ دلیلی مبنی بر تلف حقیقی یا حکمی مال و تغییر وضعیت مالی خود ارائه نکرده است. (با استناد به اصل استصحاب، فرض بر بقای وضعیت قبلی است، مگر خلاف آن ثابت شود.)
۲. تاجر بودن خواهان: با توجه به دلایل و مدارک موجود، خواهان محترم یک فرد تاجر محسوب می شود و طبق ماده ۱۵ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، دادخواست اعسار از تجار پذیرفته نمی شود.
* [ذکر دلیل/مدارک تاجر بودن، مثلاً: خواهان دارای بنگاه املاک به شماره جواز [شماره جواز] در منطقه [نام منطقه] می باشد و به صورت مستمر در حال خرید و فروش و ساخت و ساز واحدهای مسکونی است. همچنین ایشان [ذکر سایر فعالیت های تجاری، مثلاً: دارای سوابق معاملات کلان در بازار مسکن / صاحب شرکت تولیدی/بازرگانی [نام شرکت] می باشد]. این فعالیت ها مشمول بند [شماره بند، مثلاً: ۳] ماده ۲ قانون تجارت می باشد و ایشان را در زمره تجار قرار می دهد.]
* لذا با توجه به تاجر بودن خواهان، صدور قرار رد دادخواست اعسار ایشان مورد استدعاست.
۳. قصد اضرار و سوء نیت: خواهان محترم با طرح این دعوای واهی اعسار، صرفاً قصد اضرار به اینجانب و تأخیر در اجرای حکم را دارد. (با استناد به تبصره ماده ۱۰۹ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و ماده ۱۲ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی،)
* [ذکر مثال: مثلاً ایشان با علم به توانایی مالی خود، پس از هر بار صدور اجراییه، فوراً اقدام به طرح دادخواست اعسار می نمایند و با این کار، اجرای حکم را به تعویق می اندازند.]
درخواست ها:
با توجه به مراتب معروضه و مستندات قانونی فوق الذکر، از دادگاه محترم موارد ذیل را مورد استدعاست:
۱. صدور دستور استعلام از کلیه مراجع ذی ربط (بانک مرکزی، اداره ثبت اسناد و املاک، پلیس راهور، سازمان بورس، اداره دارایی و ...) در خصوص کلیه اموال، دارایی ها و حساب های بانکی خواهان.
۲. تحقیق از شهود معرفی شده توسط خواهان در خصوص منشأ اطلاعات و مدت معاشرت ایشان با خواهان، مطابق مواد ۸ و ۹ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی.
۳. صدور حکم بر رد دعوای اعسار خواهان.
۴. [در صورت درخواست: محکومیت خواهان به پرداخت کلیه خسارات وارده به اینجانب به دلیل طرح دعوای واهی و همچنین جریمه موضوع تبصره ماده ۱۰۹ قانون آیین دادرسی مدنی.]
با تشکر و تجدید احترام
[نام و نام خانوادگی شما]
[تاریخ]
این یک لایحه کامل و جامع هست. سعی کنید اطلاعات پرونده خودتون رو دقیقاً تو جایگاه های مشخص شده قرار بدید و اگه بخشی از موارد به پرونده شما مربوط نمیشه، اون رو حذف کنید.
تحلیل نمونه آرای قضایی در رد دعوای اعسار: درس هایی از دادگاه ها
خواندن نمونه رای های واقعی دادگاه، مثل این می مونه که بتونی از تجربه بقیه استفاده کنی و از اشتباهاتشون درس بگیری. اینجا یه نمونه رای رو با هم بررسی می کنیم که بهمون نشون میده دادگاه ها چه نگاهی به دعوای اعسار دارن و در چه صورت اون رو رد می کنن.
یک نمونه رای دادگاه عمومی حقوقی رو با هم ببینیم (با الهام از رای منتشر شده توسط رقبا):
چکیده رای رد ادعای اعسار:
دادگاه ضمن رد ادعای اعسار خواهان، ایشان را به دلیل هدف در ایذاء خوانده و تأخیر در ادای دین، مستنداً به تبصره ماده ۱۰۹ قانون آیین دادرسی مدنی، به پرداخت سه برابر هزینه دادرسی در حق دولت محکوم نموده است.
دادنامه:
«پیرامون دعوی آقای الف. ب. فرزند … به طرفیت آقای ج. د. فرزند … به خواسته اعسار از پرداخت محکوم به موضوع اجراییه شماره [شماره اجراییه] مورخ [تاریخ اجراییه] صادره از شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی دادگستری شهرستان فیروزآباد، بدین توضیح که به موجب اجراییه مذکور، خواهان می باید بابت یک فقره چک به تاریخ [تاریخ چک] مبلغ ۱۲۰ میلیون تومان در حق خوانده پرداخت نماید. اکنون با توجه به ماده ۷ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و توجه به این نکته که دین خواهان با توجه به چک موصوف، معوض می باشد و خواهان، تلف حقیقی یا حکمی مابه ازاء دین را اثبات ننموده، مضافاً اینکه خواهان، علیرغم ابلاغ واقعی در جلسه دادرسی حضور نیافت و شهود ایشان حاضر نشدند و همچنین خواهان، جهت ارائه استعلام ها و پاسخ آنها، به شعبه مراجعه ننمود که با در نظر گرفتن همه موارد دادگاه دعوی ایشان را وارد ندانسته و به گواه ماده پیش گفته و ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر بطلان دعوی ایشان صادر و اعلام می نماید و پیرامون قصد خواهان از طرح این دعوی لازم به توضیح است که در زمان کنونی، دعوی اعسار، به نوعی بازیچه دست عده زیادی از بدهکاران مالی گردیده و این دعوی و قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، ماهیت و فلسفه اصلی خود را از دست داده و ذهنیت اغلب مدیونین که به محاکم مراجعه می کنند به گونه ای شکل گرفته که گویا هر شخصی که بدهکار شد، باید این دعوی را مطرح کند و این ذهنیت، علاوه بر اینکه ناشی از ضعف مسئولین در آگاه سازی مردم است، یکی از نتایج و تبعات وخیم پذیرش بیش از حد دعاوی اعسار در محاکم می باشد. هرچند این موضوع به زعم این دادگاه به معنی عدم پذیرش مطلق دعاوی اعسار نیست (و می بایست هر پرونده حسب مورد بررسی گردد) اما ضرورت دارد همه جوانب در نظر گرفته شود و صرف دلسوزی برای شخصی که مدعی وضعیت ضعیف مالی است و معطوف کردن تقصیر به سمت دولت (که یقیناً مقصر می باشد)، لزوماً منجر به دستیابی به انصاف نمی گردد چراکه اگر بدهکار، در این جامعه زندگی می کند و با شرایط اقتصادی این جامعه دست و پنجه نرم می کند و برای سپری کردن زندگی خود با سختی هایی روبروست، اغلب طلبکاران هم در همین جامعه زندگی می کنند و با همان شرایط یا حتی بدتر از آن روبرو هستند و چه بسا موضوع قرارداد، کل سرمایه و زندگی طلبکار باشد و در بیشتر موارد، مدیون، به صورت مطلوب یا کامل، از مال موضوع قرارداد بهره برداری می کند و نکته جالب و قابل تأمل اینکه، پس از محکومیت، مدیون، ضمن پیوست نمودن شهادت دو شاهد، با ارائه صورت وضعیت مالی خود که تقریباً در همه دعاوی اعسار، حساب های بانکی بدون موجودی یا دارای موجودی ناچیز هستند و هیچ مالی هم به نام مدعی اعسار نمی باشد،!! ادعای خود را مطرح می نماید و هرچند در مبحث اقتصادی، نمی توان منکر نقص عملکرد مسئولین گردید (که در جای خود، دولت و مسئولین به شدت قابل سرزنش هستند) اما این موضوع نباید توجیهی از سوی بدهکار باشد به ویژه اینکه اصل چهلم قانون اساسی بیان داشته که هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر قرار دهد. از نظر اخلاقی، خوانده نباید طلبکاری را که با امید یا استرس با ایشان معامله نموده در تنگنا قرار دهد و طلبکاری که اصولاً باید بی نیاز از پیگیری حق خود باشد، ناچار می شود به دادگستری پناه ببرد و مدت ها پیگیر حق مسلمی باشد که مدیون وظیفه داشته آن را پرداخت نماید و خسارات مادی و معنوی زیادی به طلبکار وارد می شود که به هیچ عنوان محاسبه نمی گردد و حتی در مواردی این خسارات معنوی غیرقابل جبران است و این در حالی است که مدیون باید به دنبال طلبکار باشد تا رضایت ایشان را اخذ نماید. حال با این مقدمه، از آنجا که خواهان، علیرغم ابلاغ واقعی در جلسه دادرسی حضور نیافت و جهت استعلام ها اقدامی ننمود و همچنین صدور چک صد و بیست میلیون تومانی، حداقل در زمان صدور چک، دلالت بر توان مالی ایشان به میزان مبلغ چک داشته که این وضعیت مالی با در نظر گرفتن اصل استصحاب همچنان پابرجاست و خلاف آن ثابت نشده و همچنین شهود ایشان در جلسه دادرسی حضور نیافتند، بنابراین دادگاه هدف ایشان از طرح این دعوی را ایذاء خوانده و تأخیر در ادای دین تشخیص می دهد و به گواه تبصره ماده ۱۰۹ همان قانون، خواهان را به پرداخت سه برابر هزینه دادرسی در حق دولت محکوم می نماید. رای صادره ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان فارس می باشد.»
تحلیل این رای: چرا دادگاه دعوا را رد کرده است؟
این رای نکات خیلی مهمی داره که می تونه راهنمای خوبی برای ما باشه:
- عدم حضور خواهان در جلسه دادرسی: دادگاه به این موضوع اشاره کرده که بدهکار علیرغم ابلاغ واقعی، در جلسه دادرسی حاضر نشده. این نشون دهنده عدم جدیت بدهکار در اثبات ادعاشه و یک ایراد شکلی قوی به حساب میاد.
- عدم پیگیری استعلامات: خواهان برای ارائه پاسخ استعلامات به شعبه مراجعه نکرده. این هم یک ضعف بزرگه و نشون میده که بدهکار خودش هم انگیزه ای برای شفاف سازی وضعیت مالی اش نداره.
- حاضر نشدن شهود: شهود معرفی شده توسط خواهان در جلسه دادرسی حاضر نشدن. شهادت شهود یکی از راه های اثبات اعساره و اگه شهود حاضر نشن یا شهادتشون ضعیف باشه، دادگاه به راحتی ادعای اعسار رو رد می کنه.
- عدم اثبات تلف حقیقی یا حکمی مال: این نکته خیلی مهمه! دادگاه به این اشاره کرده که بدهکار باید ثابت می کرده که پولش واقعاً از بین رفته یا تلف شده. صرف ادعای اینکه «ندارم»، کافی نیست. وقتی چک ۱۲۰ میلیون تومانی صادر کرده، یعنی در اون زمان توان مالی داشته و باید ثابت کنه که این توانایی چطور از بین رفته.
- استناد به اصل استصحاب: دادگاه به درستی از اصل استصحاب استفاده کرده. یعنی وقتی بدهکار در زمان صدور چک توانایی مالی داشته، فرض بر اینه که این توانایی همچنان پابرجاست، مگر اینکه خلافش ثابت بشه.
- قصد اضرار و سوء نیت (تبصره ماده ۱۰۹): دادگاه به صراحت تشخیص داده که هدف خواهان از طرح این دعوی، ایذاء خوانده (طلبکار) و تأخیر در ادای دین بوده. این یکی از قوی ترین دلایلیه که می تونه منجر به رد اعسار و حتی جریمه بدهکار بشه. این بخش از رای نشون میده که دادگاه ها از سوء استفاده از قانون اعسار باخبرند و در صورت اثبات، با متخلف برخورد می کنند.
درس هایی که از این رای می تونیم بگیریم:
- اهمیت حضور فعال در دادگاه و پیگیری پرونده.
- جمع آوری مدارک مستند و اثبات اینکه بدهکار قبلاً توانایی پرداخت داشته و حالا دلیلی برای نداری نداره.
- استفاده از تمام ابزارهای قانونی برای استعلام اموال و روشن شدن وضعیت مالی بدهکار.
- تأکید بر سوء نیت بدهکار و درخواست جریمه و خسارت.
این رای نشون میده که دادگاه ها نگاه سختگیرانه ای به دعاوی اعسار دارن و دیگه صرف ادعا کافی نیست. پس اگه طلبکار هستید، با قدرت و مستندات کافی از حقتون دفاع کنید.
جمع بندی: دفاع موثر، رمز احقاق حق
اگه تا اینجا با من همراه بودید، حالا دیگه می دونید که دعوای اعسار، اونقدرها هم که به نظر میاد، شکست ناپذیر نیست! رد دعوای اعسار، یک شمشیر دو لبه ست که اگه بلد باشی چطور تو دادگاه ازش استفاده کنی، می تونه حقت رو از حلقوم بدهکاری که داره از قانون سوء استفاده می کنه، بیرون بکشه.
از تعریف «معسر» و فرقش با «ورشکسته» گفتیم تا موادی از قانون که مثل نقشه گنج هستن و بهت نشون میدن چطور اموال پنهان رو پیدا کنی یا ثابت کنی که بدهکار، اونقدرها هم بی مال و منال نیست. یادت باشه، مهم ترین چیز تو این پرونده ها، جمع آوری دقیق مدارک، درخواست استعلامات از دادگاه و تنظیم یک لایحه دفاعی حسابی و قویه.
اینجا دیگه جای تعارف نیست؛ برای احقاق حقت، باید مثل یک حقوق دان حرفه ای عمل کنی و از تمام ابزارهایی که قانون در اختیارت گذاشته، استفاده کنی. و اگه دیدی پرونده داره پیچیده میشه یا حس کردی نیاز به کمک داری، دست کم نگیر و حتماً با یک وکیل متخصص تو این زمینه مشورت کن. مشاوره درست، می تونه مسیر پرونده ات رو از این رو به اون رو کنه و بهت کمک کنه تا به هدفت برسی.
پس، ناامید نشو و قوی باش! با دانش و پیگیری درست، می تونی جلوی سوء استفاده از قانون رو بگیری و حقت رو تمام و کمال پس بگیری.
منابع و مراجع قانونی مورد استفاده
- قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی
- قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی
- آیین نامه اجرایی قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی
- قانون تجارت
- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (اصل ۴۰)
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نمونه رد دعوی اعسار | راهنمای کامل دلایل و رای دادگاه" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نمونه رد دعوی اعسار | راهنمای کامل دلایل و رای دادگاه"، کلیک کنید.