فرهنگ مردم بوشهر | راهنمای جامع آداب و رسوم اصیل

فرهنگ مردم بوشهر | راهنمای جامع آداب و رسوم اصیل

فرهنگ مردم بوشهر

بوشهر، نگین درخشان خلیج فارس، فقط یک بندر نیست؛ این شهر قلب تپنده ای از سنت ها، آداب و رسوم دیرینه و فرهنگی بی نظیره که با هویت دریایی و تاریخ کهنش حسابی گره خورده. وقتی اسم بوشهر میاد، یه عالمه تصویر از مردم خونگرم، موسیقی شاد و پرشور، غذاهای دریایی خوشمزه و عزاداری های پرمعنا توی ذهن آدم نقش می بنده.

ریشه های تاریخی و هویت بوشهر: از لیان تا بوشهر امروز

بوشهر از اون شهرهاییه که حرف های زیادی برای گفتن داره، مخصوصاً وقتی پای تاریخش به میون میاد. فکرش رو بکنید، این شهر همین جوری بوشهر نبوده! تو گذشته های دور اسم هایی مثل «رام اردشیر»، «ریشهر» و «لیان» رو داشته که هر کدومشون قصه ی خودشون رو دارن. مثلاً «رام اردشیر» رو می گن اردشیر ساسانی بنا کرده و کم کم شده «ریشهر». بعضی ها هم میگن بوشهر اصلاً همون ریشهر خودمونه که اسمش یه کمی عوض شده. جالبه بدونید توی دوران هخامنشی یه تمدن بزرگ به اسم «لیان» اینجا بوده که بعضی ها فکر می کنن لیان هم یکی از همین اسم های قدیمی بوشهره.

حالا که صحبت از گذشته شد، باید بگم موقعیت بندری بوشهر و داد و ستد و تجارت حسابی روی فرهنگ و گویش مردمش اثر گذاشته. این شهر از قدیم الایام یه مرکز مهم تجاری بوده و آدم های مختلف با فرهنگ های گوناگون از اینجا رد شدن. همین باعث شده که فرهنگ مردم بوشهر یه آمیزه ای جذاب از سنت های بومی و تاثیرات بیرونی باشه. مثلاً توی ریشهر و منطقه هلیله، آثار باستانی نشون میده که قبلاً به این سرزمین «ژرمانسیکا» هم می گفتن. حتی تو اسناد شوش هم از این بندر قدیمی اسم بردن. بعدش هم اسکندر اومده و اسمش رو گذاشته «موزامبری». اسم «ابوشهر» هم زمان اردشیر بابکان بوده به معنی «شهر بابک» و بعداً «بوشهر» به معنی «شهر پایین» که میگن به خاطر اختلاف سطحش با ریشهر بوده. خلاصه که هر گوشه از این شهر یه داستان قدیمی داره.

آیین ها و جشن های شادمانی: نمادی از شور زندگی بوشهری ها

مردم بوشهر مثل تمام مردم ایران باستان، همیشه اهل جشن و شادی بودن و جشن ها و آیین هاشون ریشه توی تاریخ افسانه ای ایران باستان داره. تو بوشهر، جشن ها و آیین ها رو میشه به سه دسته کلی تقسیم کرد: مذهبی، ملی و محلی. این آیین ها یه جورایی آینه تمام نمای شور و سرزندگی مردم این شهر بندری هستن و حسابی حال آدم رو خوب می کنن.

بزم عروسی: از خواستگاری تا سه شبه

مراسم عروسی تو بوشهر خودش یه داستان مفصله، یه جورایی یه جشنواره شادی و پایکوبیه که معمولاً دو شبانه روز طول می کشه. قدیم ترها بیشتر ازدواج ها فامیلی و از قبل تعیین شده بود، اما خب الان دیگه جوون ها خودشون همسرشون رو انتخاب می کنن و بعد خانواده ها برای خواستگاری پا پیش می ذارن.

خواستگاری و تعیین شروط

وقتی خانواده داماد برای خواستگاری میرن خونه عروس، اول یه جورایی عروس رو می سنجن که به دلشون بشینه یا نه. اگه پسند کردن و جواب بله رو گرفتن، نوبت تعیین شروط میرسه. ریش سفیدای دو طرف می شینن و در مورد مهریه، شیربها و اینجور چیزا حرف می زنن و توافق می کنن. هرچند که الان دیگه شیربها خیلی کم شده یا اصلاً نیست.

رخت برون

بعد از تعیین شروط، نوبت مراسم «رخت برون»ه. این یه جورایی مراسم نامزدیه که توش خانواده داماد هدایایی مثل یه دست لباس کامل، ساعت و یه حلقه رو توی یه پارچه سبز رنگ می ذارن و می برن خونه عروس. یه رسم خیلی قشنگ هم دارن که پارچه لباس عروس رو یه زن خوشبخت و طلاق نگرفته (یا بیوه نشده) می بُره تا عروس و داماد هم خوشبخت بشن. تو بعضی مناطق مثل بندر دیلم، حتی لباس داماد رو هم خانواده عروس می برن خونه داماد که بهش «تشریف» میگن.

حنابندان

بعد از رخت برون و خرید لباس ها و لوازم عروسی که معمولاً یه هفته ای طول می کشه، نوبت «حنابندان» میرسه. این مراسم یه روز قبل از عروسی برگزار میشه. صبحش حلواهایی مثل حلوای برنج و حلوای انگشت پیچ می پزن و با نان محلی کنجددار به اسم «گرده» به فامیل و همسایه ها میدن. یه نفر هم سینی حلوا رو روی سرش می ذاره و میره خونه ها. همون صبح، سلمانی (آرایشگر) محله دست و پای داماد رو تو خونه خودش حنا میذاره و با یه پارچه حریر سبز می بنده. همزمان هم تو خونه عروس، آرایشگر دست و پای عروس رو حنا میذاره و با موسیقی و رقص، مجلس حسابی شاد میشه. جالبه که الان دیگه یه برگ نارنج یا یه اسکناس هزار تومانی رو تو دست عروس و داماد میذارن و روش حنا می بندن و این شعر رو می خونن:

عروس حنا می بنده، طوق طلا می بنده، اگر حنا نباشه، دل به خدا می بنده.

طلبون (دعوت به عروسی)

قدیم ترها دایه یا دلاک مسئول دعوت مردم به عروسی بود، اما الان خانواده ها خودشون این کار رو به شکلی قشنگ انجام میدن. به این دعوت ها تو بوشهر «طلبون» میگن. کسی که برای دعوت میره، یه سری ظرف خاص همراه خودش داره که توش گلبرگ گل محمدی و نقل و نبات یا شیرینی ریخته شده و روش با یه پارچه حریر سبز پوشونده شده. وقتی ظرف رو جلوی صاحب خونه می گیرن، اون هم چند تا نقل و گلبرگ برمی داره و با دعای خیر برای عروس و داماد، اومدنش رو به عروسی اعلام می کنه. جوونای دم بخت هم معمولاً نقل طلبون رو برای طلب حاجت و خوشبختی می خورن.

سرتراشون (داماد) و دومارویی

روز عروسی داماد میره حموم و لباس های شیکش رو می پوشه. وسط حیاط خونه هم یه حجله برای تازه داماد درست می کنن و اون تو حجله می شینه. مردم هم با شادی و صدای نی انبان دورش می رقصن و پایکوبی می کنن. سلمانی سر و صورت داماد رو اصلاح می کنه و مردم هم نقل و نبات و پول و شیرینی روی سر داماد می ریزن. به این مراسم «سرتراشون» میگن که توش دعا می خونن و صلوات می فرستن. یه رسم دیگه هم هست به اسم «دومارویی» که تو روستاهای کنار دریا یا رودخونه، بعدازظهر عروسی داماد رو سوار اسب می کنن و با شادی می برن کنار آب تا حموم کنه. بعضی جاها هم داماد رو برای برکت و سلامتی، می برن زیارت امامزاده محل.

پا اندازون و شب عروسی

قبلاً وقتی عروس رو می آوردن خونه داماد، تا هدیه نمی گرفت از اسب پایین نمی اومد! به این رسم «پا اندازون» میگفتن که هنوزم هست، منتها الان عروس تا کادوش رو نگیره از ماشین پیاده نمیشه. معمولاً هدایا شامل زمین، گوسفند، قالی یا چند نخل میشه. شب عروسی هم که دیگه اوج کاره، خیام خوانی و یزله خوانی که از سنت های موسیقیایی بوشهره، مجلس رو حسابی گرم می کنه.

سه شبه

یه رسم جالب دیگه هم تو بندر گناوه، بندر ریگ و دیلم هست به اسم «سه شبه». تو شب سوم عروسی، فامیل عروس و داماد میان دیدن عروس و بهش هدیه میدن. برای پذیرایی هم آجیل رو توی دستمال های کوچیک میذارن و با شربت و شیرینی به مهمونا میدن.

جشن های ملی: نوروز و چهارشنبه سوری

نوروز

نوروز که مهم ترین جشن ایرانی هاست، تو بوشهر هم با شور و شکوه خاص خودش برگزار میشه. مردم از چند روز قبل از تحویل سال، خونه تکونی می کنن، لباس نو میخرن، سبزه میذارن و سفره هفت سین می چینن. زیارت اهل قبور هم یکی از بخش های مهم نوروز تو بوشهره. برای پذیرایی از مهمونا هم شیرینی های محلی مثل «شیرین بیب گلی» و «شیرینی قراپیچ» رو آماده می کنن. عیدی دادن، دید و بازدید و سیزده بدر هم که دیگه جزو لاینفک نوروز تو بوشهره و حسابی صفا میده.

چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری تو بوشهر هم آداب خاص خودش رو داره. بوشهری ها معتقدن تو روزهای آخر سال، کلی بلا و مصیبت نازل میشه و بخش زیادیش مال شب چهارشنبه سوریه. واسه همین این شب رو زمان دفع بلاها و پاک کردن روح و جسم از انرژی های منفی میدونن. یکی از رسوم مهمش، شکستن کوزه ست که با این کار، قضا و بلا رو از خودشون و خونوادشون دور می کنن. جالبه که تو این شب، خیلی حواسشون به حرف زدنشون هست؛ میگن نباید کسی رو نفرین کنن یا حرف بد بزنن، چون ممکنه بلاها برگرده سمت خودشون.

یه آیین دیگه هم تو چهارشنبه سوری بوشهر هست به اسم «لیوا» یا «زار». این مراسم ریشه های آفریقایی داره و از طریق ارتباطات تاریخی بوشهر با سواحل حبشه اومده به اینجا. معمولاً برای کسایی که بیمارن برگزار میشه و آداب خاص خودش رو داره. زن ها و مردها لباس های سنتی مخصوصی می پوشن و عطر خاصی میزنن. هفت روز قبل از مراسم، یه معجون از گیاهان دارویی مثل زعفران، زبان جوجخ، ریحان، کندرک، هل، گشنه و جوز درست می کنن. یه مقدارش رو بیمار میخوره و بقیه ش رو به بدنش می مالن. اگه بیمار مرد باشه، دور از چشم زن ها نگهداری میشه و اگه زن باشه، دور از چشم مردها. بعد از اینکه خوب شد، باید همیشه لباس سفید و تمیز بپوشه، معطر باشه و کار خلاف نکنه. اینا همه نشون میده که چقدر به سنت ها احترام میذارن و تلاش می کنن جسم و روحشون پاک باشه.

آیین های مذهبی و باورهای اعتقادی: پیوندی عمیق با معنویت

فرهنگ بوشهر یه جوری با آیین ها و باورهای مذهبی قاطی شده که نمیشه این دو تا رو از هم جدا کرد. جشن ها و عزاداری های مذهبی تو بوشهر، هم نماد ارادت و پایبندی به ارزش های دینیه و هم بخش مهمی از هویت و تاریخ این منطقه. خیلی از این رسوم حتی تو لیست آثار معنوی ایران هم ثبت شده که نشون دهنده اهمیتشون هست.

جشن های مذهبی

جشن های مذهبی تو بوشهر واقعاً پرشوره. از جشن میلاد پیامبر اسلام (ص) و حضرت فاطمه (س) که روز مادر نامگذاری شده، تا میلاد حضرت علی (ع) که روز پدره. نیمه شعبان و میلاد امام زمان (عج) هم که از مهم ترین جشن های مذهبی اینجا محسوب میشه. عید غدیر خم هم با شکوه خاصی برگزار میشه و مردم این روز رو به یاد جانشینی حضرت علی (ع) حسابی گرامی می دارن. جشن بعثت پیامبر (ص) و میلاد بقیه امامان معصوم (ع) هم تو این استان جایگاه ویژه ای داره.

عید فطر (عید تلخک یا عید مرده ها)

یکی از آیین های خاص و منحصربه فرد مذهبی تو بوشهر، عید فطره که اینجا بهش «عید تلخک» یا «عید مرده ها» میگن. تو این روز، کسایی که عزیزی رو از دست دادن، مراسم فاتحه خونی می گیرن و بقیه مردم هم برای تسلیت میرن دیدنشون. سحرگاه روز عید، بعد از اذان صبح، مردم میرن سر خاک عزیزاشون و یه سفره کوچیک خوراکی روی قبرشون پهن می کنن. بعد از اینکه از قبرستون برگشتن، نماز عید فطر رو می خونن. این رسم نشون دهنده چقدر پیوند مردم بوشهر با درگذشتگانشون عمیقه و به سنت هاشون احترام میذارن.

مراسم عزاداری ماه محرم (ثبت شده در آثار معنوی ایران)

عزاداری های ماه محرم تو بوشهر، واقعاً دیدنی و باشکوهه. به خاطر سبک خاص و منحصربه فردش، حتی تو فهرست آثار معنوی ایران هم ثبت شده. از ۴۳ اثری که از استان بوشهر تو فهرست آثار ملی معنوی ثبت شده، نصفشون مربوط به همین مراسم عزاداریه! عزاداری ماه محرم تو بوشهر یه جورایی هویت مردمه، پر از نوحه خوانی، سینه زنی، سنج و دمام زنی، مقتلک خوانی، هیا مظلوم، پامنبری و یزله.

سینه زنی بوشهری

سینه زنی بوشهری، واقعاً معروفه. نوحه خون وسط می ایسته و دورش یه حلقه انسانی از ۵ تا ۲۰ نفر تشکیل میشه. سینه زن ها همزمان با نوحه، با دست هاشون به سینه شون می زنن و با حرکت پا، یه دایره رو دور نوحه خون تشکیل میدن. این هماهنگی بین حرکت و صدا، یه فضای پر از اندوه و معنویت رو به وجود میاره.

سنج و دمام زنی

صدای سنج و دمام زنی تو عزاداری بوشهر یه جورایی نقش آماده باش رو داره. قبل از شروع سینه زنی تو مسجدها و تکیه ها، صدای سنج و دمام تو کل شهر می پیچه و یه فضای حزن انگیز ایجاد می کنه. این طنین غم انگیز، مردم رو برای شرکت تو مراسم عزاداری آماده می کنه و واقعاً بخش جدایی ناپذیری از عزاداری محرم تو بوشهره.

مقتلک علی اصغر و هیا مظلوم

یکی از روضه های معروفی که تو مراسم عزاداری بوشهر خونده میشه، «مقتلک علی اصغر»ه. داستان شهادت حضرت علی اصغر (ع) به شکل روایی و با تاکید روی جنبه های احساسی تعریف میشه که معمولاً توسط آیت الله یا افراد شاخص مذهبی انجام میگیره و تأثیر عمیقی روی عزادارا میذاره. آیین «هیا مظلوم» هم یه رسم نمادینه که توش یه گروه از عزادارا ردیف پشت سر هم قرار میگیرن و دست هاشون رو کشیده به پشت کمر هم می گیرن. بعد با شعارهای حزن انگیز و هماهنگ، یه مسیری رو طی می کنن. این آیین نماد اتحاد و همبستگی عزادارانه.

پامنبری و یزله عزاداری

«پامنبری» هم یه رسم رایج تو عزاداری بوشهره. شخصی که پایین منبر نشسته، با خوندن مرثیه و همراهی با روضه خون، فضای مراسم رو پرشورتر می کنه و حسابی آدم رو تحت تأثیر قرار میده. «یزله عزاداری» (یا هوسه) با یزله عروسی فرق داره. تو این مراسم، عزاداران به شکل قطار دست به کمر هم میذارن و اشعار حزن انگیزی رو همراه نوحه خون می خونن.

نذری های محرم (مثلاً قیمه بوشهری)

بوشهر تو ماه محرم با نذری هاش هم معروفه، مخصوصاً «قیمه بوشهری» که دیگه اصلاً حرف نداره! این قیمه با اون نخودهای له شده و طعم بی نظیرش، جزو لاینفک نذری های محرمه و بوشهریا حسابی تو پختش تبحر دارن.

آیین های طلب برکت، شفا و دفع بلا (باورها و خرافات)

مردم بوشهر از قدیم الایام باورهای خاصی برای طلب برکت، شفا و دفع بلا داشتن که ریشه های قدیمی دارن. بعضی از این باورها ممکنه امروزه خرافه به نظر بیان، اما تو اون دوران برای مردم خیلی مهم بودن و بخشی از زندگی روزمره شون رو تشکیل می دادن.

مراسم باران خواهی (گل گلین و تک تکو)

اگه بارون کم می اومد یا خشکسالی می شد، بوشهری ها از دهه دوم آذرماه به بعد یه مراسم خیلی قدیمی به اسم «باران خواهی» رو برگزار می کردن. تو این مراسم، عصرها میرفتن کنار دریا یا رودخونه نزدیک محلشون. یه پسر بچه رو انتخاب می کردن و یه لنگه سنگ آسیاب دستی رو روی دوشش می ذاشتن و اون باید تا کنار آب اون سنگ رو حمل می کرد. قبل از رفتن به کنار آب، برای اینکه بقیه مردم هم باخبر بشن و بیان، همه با هم می خوندن:

مشکولکُم خُشکنِ خدا اَویش بده (مشک کوله من خشکیده، خداوندا آن را پر آب کن)

یا «پیرزنِ کور و لنگ ها سک کولشن» (یعنی پیرزن کور سنگ آسیاب بر گرده داره) یا «قبله دعا رفتیم سی او خدا رفتیم». این جملات دعایی رو مرتب و آهنگین تکرار می کردن تا به کنار دریا یا آب برسن. بعد سنگ آسیاب رو می ذاشتن زمین، یه استراحت کوتاه می کردن، سه بار سنگ رو تو آب می زدن و بعدش رو دوش یه پسر بچه دیگه می ذاشتن و برمی گشتن. بعد از این مراسم که بهش «قبله دعا رفتن» میگفتن، با امید کامل چشم به آسمون می دوختن و منتظر بارون می موندن. (قدیم ترها یه رسم دیگه هم بود به اسم «ساروج کوبی» که برای طلب باران انجام می شد، اما تو متون نبود). تو مراسم «گل گلین» هم یه نفر رو گریم می کردن و با لباس های خنده دار و یه شاخ روی سرش، تو کوچه ها راه می رفت و مردم روش آب می ریختن. این فرد که بهش «گلی» میگفتن، میرفت خونه همسایه ها و هدیه می گرفت. با هدیه های جمع شده حلیم می پختن و یه ریگ یا دونه مهره توش می انداختن. هر کی ریگ تو ظرفش پیدا می شد، کتکش می زدن! بعد یه سید یا ریش سفید محل ضامنش می شد و میگفت: من ضامن این شخصم، تا چند روز دیگه بارون میاد. اگه نیومد دوباره بزنیدش. بعد گلی رو می بردن سمت امامزاده محل و اسم امامزاده رو صدا می کردن تا بارون بیاد.

مراسم گلی گوشو (گره گشا)

«گلی گوشو» یا «گره گشا»، یه رسم قشنگ و بچه گانه ست که تو شب پانزدهم ماه رمضان (شب ولادت امام حسن مجتبی) برگزار میشه. این مراسم نمادی از باز شدن گره ها و برکت خواهیه. بچه ها، همون پسرها و دخترهای کوچیک، بعد از افطار، یه کیسه کوچیک گردنشون مینداختن و تو کوچه ها راه می افتادن و در خونه ها رو میزدن. از همون اول با آهنگ خاصی به اهل محل خبر میدادن: «گلی گوشو… سرت بوشو…» (با تکرار مداوم).

خانواده ها هم که از قبل آماده بودن، دو سه روز پیش گندم رو خیس می کردن و عصر روز چهاردهم رمضان (قبل از افطار) بو می دادن تا برای بچه های «گلی گوشو» آماده باشه. اگه بچه ها از در خونه ای دست پر برمی گشتن، با خوشحالی می خوندن: «خونه گچی… پر همه چی…» و اگه چیزی بهشون داده نمی شد، با لحن گله آمیز اما بامزه می خوندن: «خونه گدا… هیچش ندا…» یا «خونه گدا… خیرش ندا…». این اشعار طنزآمیز، فضایی شاد و دوست داشتنی ایجاد می کرد.

نان پوشی (نون پوشی)

«نان پوشی» یه نذر خیلی ساده ست که تو مسجد (یا بعضی قدمگاه ها) انجام میشه، بیشتر برای بچه های کوچیک یا نوجوونایی که مریضن. تو این مراسم، بچه مریض رو به حالت طاق باز تو گوشه ای از مسجد می خوابوندن و سر تا پاش رو با نون می پوشوندن. فقط زن ها و دختربچه ها تو این مراسم شرکت می کردن. این کار فقط برای یه لحظه کوتاه و با سلام و صلوات انجام میشد. بعد نون ها رو تیکه تیکه می کردن و توش مسقطی یا حلوای دیگه میذاشتن و به حاضرا میدادن. قدیم ها این نذر بیشتر برای آدم های پولدار بود، چون نون و حلوا هزینه داشت و طبقه کم بضاعت نمی تونستن انجام بدن.

دم دم سحری

«دم دم سحری» یه رسم خیلی قشنگ ماه رمضونه که برای بیدار کردن مردم برای سحری انجام میشه. «دم دم» صدای آهنگین چوب روی «دمام»ه. قدیم ترها، حداقل دو نفر، یکی با فانوس و اون یکی با دمام روی دوشش، تو کوچه پس کوچه ها میرفتن و در خونه ها رو می زدن. با ضربه های آهنگین روی دمام (با ریتم سه ضربی) و خوندن اشعار دعایی، مردم رو از خواب بیدار می کردن. این رسم تو محلات مرکزی و حاشیه ای بوشهر بیشتر رایج بود و افراد خاصی هر سال این کار رو انجام می دادن. صدای دمام و اشعار سحری یه فضای معنوی و دلنشین تو محله ها ایجاد می کرد.

معالجه بیماران (روش های سنتی)

برای معالجه بیماران، روش های درمانی خاصی تو بوشهر وجود داشت که هم ریشه تو خرافات داشت و هم یادآور طبابت مصریان قدیم و بابلی ها بود. برای درمان بعضی مریضی ها مثل دیوونگی، صرع، نازایی و خیلی بیماری های دیگه، به «حرز» و تعویذ و دعا رو می آوردن. اعتقاد داشتن که خوندن اوراد و ادعیه خاص می تونه بیماری رو از بین ببره و شفا بده.

علاوه بر این، برای مداوای تب، یرقان، بیماری های پوستی و حتی عقرب زدگی، از مهره های خاصی استفاده می کردن که باید تا زمان خوب شدن کامل، به گردن آویزون میشد. اما قبل از استفاده، حتماً باید مهره رو «اوسی» (Owsi) می کردن. «اوسی» یعنی طاهر کردن مهره و خوندن افسون روش. اگه این کار رو نمی کردن، اعتقاد داشتن که درمان هیچ اثری نداره. مهره هایی مثل تمیمه، تب، ازرق (کبود) هم برای دفع چشم زخم و مداوای امراض استفاده میشد که فقط مختص بوشهر نبود و تو نقاط دیگه ایران هم رایج بود.

عزایم نشینی (دزدشناسی)

«عزایم» جمع «عزیمت» به معنی افسون ها و دعاهاییه که برای شفای مریض یا رام کردن مار و حیوانات دیگه استفاده میشه. بعضی وقتا هم «عزایم نشینی» رو تو یه جمع برای شناختن «دزد» به کار می بردن. این مراسم تو خونه «دزدزده» انجام میشد. وقتی اموال خونه ای سرقت میرفت و دزد پیدا نمی شد، یه «معزّم» (کسی که تو خوندن عزایم ماهره) رو دعوت می کردن.

معزّم وسط جمع می نشست و یه کاسه آب و آینه جلوی خودش می ذاشت. بعد یه دختر کوچیک هفت هشت ساله رو صدا می زدن. معزّم روی ناخن دست دخترک، ورد مخصوصی رو زمزمه می کرد و باور داشتن که قیافه دزد روی ناخن اون یا توی کاسه آب و آینه ظاهر میشه و دزد رو شناسایی می کنن.

تابه گرمک

«تابه گرمک کردن» یه روش برای دفع «نظرزدگی»ه. بوشهری ها اگه بچه ای داشتن که مریض و لاغر بود و خوب نمیشد، معتقد بودن که چشم خورده یا «نظر زده شده». برای رفعش، شب چهارشنبه «تابه گرمک» می کردن. یه چهارراه رو انتخاب می کردن و توش آتیش روشن می کردن و یه تابه روش می ذاشتن.

یه زن و دختر مجردش (حتماً باید این دو نفر باشن) دو طرف آتیش می ایستادن. یکی بچه رو دستش می گرفت و به اون یکی میداد و اون یکی هم برمی گردوند به اولی. این کار چند بار تکرار میشد. مادر بچه هم باید یه ظرف آب و یه تیکه زاج سفید رو روی تابه می ریخت. زاج در اثر سوختن، شکل های مختلفی به خودش می گرفت و اونا با حدس و گمان، اون رو به چهره یکی از آشناها که ممکنه بچه رو «نظر زده» باشه، تعبیر می کردن. بعدش میرفتن سراغ اون شخص «نظرکننده» و ازش می خواستن که با نیت خیر، یه پنبه رو با آب دهانش خیس کنه و به پیشونی بچه بماله. معتقد بودن با این کار، نظرزدگی از بین میره و بچه شفا پیدا می کنه.

بازتاب فرهنگ در زندگی روزمره بوشهری ها

فرهنگ بوشهر فقط تو جشن ها و آیین ها نیست؛ تو جزئیات زندگی روزمره مردم هم میشه بازتابش رو دید. از لباس هاشون گرفته تا غذاهاشون و حتی لهجه هاشون، هر کدوم یه تکه ای از این پازل فرهنگ غنی رو نشون میده.

پوشاک محلی

به خاطر هوای گرم و شرجی بوشهر، لباس های محلیشون خیلی خنک و راحتن، بیشتر از پارچه های نخی. لباس های زنونه بوشهری خیلی قشنگ و خاصه. یه پیراهن بلند دارن که دورچین های زیادی داره و بهش «شلوار چیت» میگن. روش هم یه عبای سیاه می پوشن و یه مقنعه نازک و سیاه رنگ سر می کنن. یه روبنده نازک هم دارن که جزو پوشش سنتیشونه. کفش صندلشون هم که بهش «کوش» میگن، هم راحته و هم برای هوای گرم عالیه. این لباس ها نشون دهنده تطابق مردم با محیط و حفظ سنت هاشونه.

غذاهای محلی

خب، بریم سراغ بخش خوشمزه ماجرا! چون بوشهر کنار دریاست و کشاورزی و دامداریش کمه، ماهی و میگو حسابی تو سفره مردمش جا باز کرده. غذاهای دریایی اینجا اصلاً حرف نداره و هر کدومشون یه شاهکار آشپزیه.

  • قلیه: معروف ترین غذای محلی بوشهر، قلیه ست. قلیه ماهی و قلیه میگو که دیگه غوغا می کنه! با سبزی های معطر، تمرهندی و ادویه های خاص خودشون درست میشه و یه طعم ترش و خوشمزه داره. تازه کلی قلیه دیگه هم دارن: قلیه اسفناج، بادمجان، کدوترش، برنج، به، هویج، پیتی و سغدی.
  • غذاهای دریایی دیگه: کباب میگو، آبگوشت ماهی، شینسیل میگو، دم پخت ماهی، ماهی شکم گرفته، کباب ماهی، ماهی شور پلو، پلو ماهی، حواری ماهی، ماهی تنوری، ماموسه و پاکوره هم از غذاهای محبوب دریایی هستن.
  • غذاهای غیردریایی: دلمه برنج، دلمه برگ مو، خوراک چغندر، خوراک سیب زمینی، خوراک فاسولیا، گنمه، دم پخت ماش، خورش جگر، خورش گل کلم، خورش کلم پیچ، خورش لوبیاسبز، خورش بادمجان و دال عدس هم تو این منطقه رایجه. دال عدس با اون عدس قرمز و تمرهندی و سیر و ادویه های تندش حرف نداره.
  • شیرینی ها و دسرها: حلوای عسلی هم که تو مراسم ها و مناسبت های خاص درست میشه، خیلی خوشمزه و معطره.

خلاصه که غذاهای بوشهر یه جورایی هم طعم تاریخ رو میده و هم عطر دریا رو.

زبان و گویش

مردم بوشهر فارسی صحبت می کنن، اما لهجه هاشون خیلی متنوعه. تو روستاها هم که تنوع لهجه بیشتر از شهرهاست. لهجه هایی مثل بردستانی، دشتی، تنگستانی و کازرونی اینجا رایجن که حسابی با لهجه های شمال فارس مثل لری، فارسی و سیوندی ارتباط دارن. این نشون میده چقدر بوشهر از نظر تاریخی و جغرافیایی با جاهای دیگه در ارتباط بوده.

تو بعضی مناطق خاص مثل جزیره شیف و بندرهای کنگان و علویه، حتی عربی هم صحبت می کنن که به خاطر تاریخچه تجارت و حضور مهاجرای عرب تو گذشته ست. زبان مردم سواحل خلیج فارس و جزایرش هم پر از کلماتیه که از گویش های شبانکاره ای، بلوچی، کردی و ترکمنی گرفته شده. تازه، کلی کلمه انگلیسی، هلندی، پرتغالی، هندی و عربی هم تو لهجه هاشون هست که نشون میده چقدر بوشهر یه بندر مهم و پر رفت وآمد بوده. اما در کل، ریشه و استخوان بندی زبانشون همون فارسیه.

اقلیت های دینی

بوشهر همیشه یه میزبان خوب برای اقلیت های دینی بوده. از قدیم الایام یهودی ها، مسیحی ها و پیروان ادیان دیگه اینجا زندگی کردن. امروزه هم اقلیت های مذهبی تو بعضی مناطق استان زندگی می کنن و راحت مراسم و جشن های مذهبی خودشون رو برگزار می کنن. همیشم مورد احترام مردم بومی بودن. این همزیستی مسالمت آمیز نشون میده که چقدر مردم بوشهر اهل مدارا و پذیرشن.

کلام آخر درباره فرهنگ مردم بوشهر

دیدید که فرهنگ مردم بوشهر چقدر متنوع و غنیه؟ از ریشه های تاریخی و اسم های قدیمیش مثل «ریشهر» و «لیان» بگیرید تا هویت امروزیش، این شهر همیشه یه مرکز تمدن و تعاملات فرهنگی بوده. بوشهر با اون تاریخ پر فراز و نشیب و فرهنگ پویاش، واقعاً یکی از الماس های درخشان ایرانه که کنار خلیج فارس می درخشه. اگه دنبال یه سفر فرهنگی و پر از تجربه های ناب هستید، بوشهر می تونه حسابی غافلگیرتون کنه.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "فرهنگ مردم بوشهر | راهنمای جامع آداب و رسوم اصیل" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "فرهنگ مردم بوشهر | راهنمای جامع آداب و رسوم اصیل"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه