« الزاماً حرف زدن یا فیلم ساختن درباره مثلا شب قدر یا موضوعی دینی، به معنای دینداری و خود دین نیست. شاید آدمی را ببینی که خیلی هم نماز نخواند اما مدعی نباشد و اعمالش هم خیلی بروز و ظهور نداشته باشد و به جای آن رفتارش با مردم به گونه ای است که باید او را دیندار دانست و خود او به تنهایی بتواند موضوع فیلمی در این باب باشد.»
به گزارش جیرو،همزمان با سالروز شهادت امام علی (ع) و شب های قدر ضرروت پرداخت مناسب به سوژه های دینی و مناسبتی، ما را به سمت برخی از اظهارنظر هنرمندانی که در این سال ها در این زمینه منتشر کردیم بُرد و امروز برای ضرورت و تاکید دوباره، برخی از آنها را مرور می کنیم.
اظهارات که کمی بالاتر درباره سینمای دینی مطرح کردیم را دو سال قبل عبدالحسن برزیده کارگردان سینما با جیرو مطرح کرد و درباره ساخت فیلم با مضامین دینی در سینما و سختی های آن نیز گفت: اصولاً کار کردن در زمینه دینی بسیار سخت است بخصوص آنکه حکومت، دینی است و همیشه ممکن است گاردی در مقابل این آثار وجود داشته باشد، یعنی حتی اگر با عشق و جان و دل هم کار کنید ممکن است از آن برداشت پروپاگاندایی و حکومتی شود به همین دلیل تفکیک این مسایل در ذهن مخاطب سخت می شود و اصلا خیلی وقت ها مخاطب اثر را پس می زند. البته او حق دارد چون تبلیغاتی که در این باره شده خیلی وقت ها نصیحت گرایانه بوده، نه از جنس هنر. خیلی وقت ها این نوع سینما (دینی) مثل واعظی بوده که روی منبر صحبت می کند، البته ممکن است که همه پای منبر بروند و به صحبت های یک واعظ گوش دهند اما قرار نیست وقتی به سینما می روند هم پای منبر بنشینند. آن ها توقع هایی دارند که اغلب برآورده نمی شود.
کارگردان فیلم «مزار شریف» در ادامه خاطراتی را از یک معلم دینی با گرایشات مارکسیستی در دوران مدرسه خود در آبادان نقل کرد و ادامه داد: متاسفانه از گذشته تا امروز این تصور بوده که مثلاً در کلاس درس دینی باید صرفا بر مسایلی مرتبط با دین تمرکز شود و هر چه به دین مربوط است فقط در کلاس درس دینی باید یاد داده شود و بقیه کتاب های آموزشی بویی از دین و دیانت نبرده اند. در صورتی که به نظرم اگر یک معلم به یک سری ارزش ها و نیز تدین واقف باشد قطعا تراوشات مغزی ای از او بروز خواهد کرد که «دینی» است و ما را «آدم» می کند. منظورم از دین به طور کلی است چون همه ادیان آمده اند که ما را آدم کنند. من در کودکی در آبادان زندگی می کردم و آنجا تبعیدگاه آدم های سیاسی بود و معلم های ما هم اغلب تبعیدی و سیاسی، گروهی مذهبی و گروهی مارکسیست بودند. دبیر دینی ام تعریف دیگری از درس داشت که مثلا نمازی طولانی را برای کلاسش باید حفظ می کردیم، اما از آن طرف یک معلم ریاضی داشتم که دینداری بیشتری از او یاد گرفتم. حرفم این است که الزاماً حرف زدن یا فیلم ساختن درباره مثلا شب قدر یا موضوعی دینی، به معنای دینداری و خود دین نیست. شاید آدمی را ببینی که خیلی هم نماز نخواند اما مدعی نباشد و اعمالش هم خیلی بروز و ظهور نداشته باشد و به جای آن رفتارش با مردم به گونه ای است که باید او را دیندار دانست و خود او به تنهایی بتواند موضوع فیلمی در این باب باشد.
فرصت اشتباه کردن در خلق آثار دینی به هنرمند داده نشده است
علیرضا رضاداد از مدیران فرهنگی هم در نشستی گفته است: سینمای دینی با ظهور انقلاب اسلامی شکل گرفت و سینمای نوپایی ست، لذا فرصت تجربه وجود ندارد و هنرمندان نیز حق اشتباه نداشته اند که این جزو موارد ناپسند مدیریت فرهنگی بوده است.
او معتقد است: سینمای معنوی می تواند وجوه مختلفی داشته باشد که یکی از آن ها سینمای دینی و وجه مهم سینمای دینی توجه به بزرگان دین، ایمه(ع) و پیامبر(ص) است. در این حوزه ظرفیت بسیار است به این دلیل که نسبتی در ذات هنر با معنویت وجود دارد و این نسبت می تواند وجوهی را در سینمای دینی برجسته تر کند. ظرفیت مفاهیم دینی این اجازه را می دهد که یک مفهوم معقول متخیل و از طریق حس به مخاطب منتقل شود و چون هنرمند با بخش احساسی مخاطب در ارتباط است، شاید زبان هنر بهترین ابزار باشد تا مفاهیمی را که در مباحث کلامی و اعتقادی نمی توانیم برای مخاطب تبیین کنیم به زبان هنر بتوان آن را منتقل کرد.
وی با اشاره به آیه 169 سوره آل عمران گفت: خداوند می فرماید «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ اَمواتًا ۚ بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ»، شهدا زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. ما مفهومی از مرگ داریم که پایان حیات را می رساند، اما به تعبیر آیت الله جوادی آملی آنچه را شما از تفسیر و بیان عاجزید به هنرمند بسپارید و چه تعبیری برای این آیه بهتر از تابلوی استاد فرشچیان است.
اصولاً کار هنر ورود به رمز و رازهایی است که از طریق آن رمز و رازها می توان با ادراک حسی مخاطب ارتباط برقرار کرد، بنابراین نسبتی بین مفاهیم دینی برای تبدیل آن به مفاهیم قابل درک وجود دارد، لذا آثار مذهبی ظرفیت بسیاری دارند تا دستمایه هنر شوند. در تاریخ هنر هم اگر نگاه کنیم آثاری که در ساحت دینی خلق و یا در اماکن دینی نگهداری شده اند ماندگارتر بوده اند، مانند آثار هنری که در غرب در کلیساها بوده است، لذا این ظرفیت خوبی است که می توان برای تولید آثار هنری به ویژه نمایشی استفاده کرد.
در ساخت آثار دینی، هنرمندان با چالش های بسیاری مواجه هستند که بخشی از این چالش ها ممیزی است و بخشی ناشی از آن است که سینمای دینی با ظهور انقلاب اسلامی شکل گرفت و سینمای نوپایی ست، لذا فرصت تجربه وجود نداشته و هنرمندان نیز حق اشتباه نداشته اند که این جزو موارد ناپسند مدیریت فرهنگی بوده و فرصت اشتباه کردن را برای سینماگران علاقه مند به این مضامین و مفاهیم ایجاد نکرده است.
او در بخشی از صحبت هایش به فیلم «رستاخیز» احمدرضا درویش اشاره کرد و گفت: اینکه اثر «رستاخیز» احمدرضا درویش پس از تلاش بسیاری برای ساخت به دلایل مختلف متوقف شده و بلاتکلیف است، این موارد ضربه بزرگی به روح و روان و زندگی هنرمند وارد می سازد که جبران ناپذیر است، لذا از نواحی مختلف بدون اینکه حقی را برای هنرمند قایل باشند، وی مورد طعنه قرار می گیرد و این موضوع باعث می شود که هنرمند به سمت کارهای ساده تر که حساسیتی هم ایجاد نمی کند، کشیده شود.
رضاداد تاکید کرد: حوزه دینی حوزه ای حساس است و این فرصت باید برای هنرمند فراهم شود و اجازه اشتباه کردن را به هنرمند داد و اگر فرصت اشتباه کردن را از هنرمند بگیریم نتیجه آن بی علاقه گی و بی میلی به کار در این حوزه ها می شود و راهکار آن این است که زمینه سازی برای ورود هنرمند به فیلمسازی در این حوزه فراهم شود.
مشاور ارشد سینمایی کشور اظهار کرد: بیشتر افرادی که در حوزه مفاهیم دینی کاری انجام داده اند از نتایج کار خود راضی بودند، اما از برخوردی که با کار آن ها شده رضایت نداشته اند و سختی های کار باعث شده دیگر به این حوزه ورود نکنند.
وی در خصوص سرمایه گذاری دولتی یا خصوصی برای ساخت آثار دینی گفت: این سرمایه گذاری باید در بخش خصوصی و با حمایت بخش دولتی باشد که البته ساخت این آثار در بخش خصوصی نیز امکانپذیر است و از طرفی اگر شرایط درست باشد این فیلم ها بازگشت سرمایه معقول هم می توانند داشته باشند، اما این موضوع، نافی مسیولیت دولت نمی شود و بهترین کار دولت تشویق بخش خصوصی برای سرمایه گذاری و تضمین بازگشت سرمایه است.
رضاداد در خصوص عینیت بخشی به مفاهیم دینی تصریح کرد: متاسفانه در بخشی از فیلم هایی که قصد ورود به مفاهیم دینی داشته اند، نگاه کلیشه ای هم به نگاه عرفی اضافه شده است که یک بخش آن به انتظار نهاد سرمایه گذار از هنرمند باز می گردد، لذا نگاه سفارشی به رشد مفاهیم دینی کمک نمی کند و در جاهایی به زیان تبدیل می شود.
این مدیر فرهنگی تصریح کرد:ورود به مفاهیم دینی سخت است، محدودیت در سینمای دینی زیاد بوده و یکی از مشکلات فرصت ندادن به هنرمند است، از طرفی سینما پس از انقلاب چالش هایی دارد که آن ها را از پیش از انقلاب با خود آورده و بسیاری از مسایل در سینمای بعد انقلاب با آن چالش ها روشن نشده است که اوج این مسایل فیلم مارمولک بود. در حوزه سینمای دفاع مقدس هم برای اولین بار نگاه متفاوتی در فیلم «لیلی با من است» شد، در حالی که ذات هنر نگاه متفاوت است و همین نگاه متفاوت، وجه تمایز نگاه هنرمند با سایر نگاه ها است؛ از طرفی در سینمای دینی احکام و آداب در دین به هنرمند اجازه عبور از این احکام، آداب و نگاه متفاوت را نمی دهد.
پروانه معصومی: نیاز نیست بارها نماز خواندن یک فرد را به تصویر بکشیم
اما زنده یاد پروانه معصومی در اظهارنظری درباره سینمای دینی گفته است:بسیاری از افراد نیاز دارند برخی حقایق را ببینند تا باور بیاورند از این رو سینما با تصویر معارف دینی و رضوی می تواند زمینه آشنایی آنها را با بسیاری از حقایق مذهبی فراهم کند اما به شرط بیان ساده و دلنشین نه با گرفتار شدن در پیچ و خم های رازآلود و اعجاب انگیز که باورپذیر نیست! اما معمولا وقتی قرار است شخصیت بزرگ دینی مذهبی ار تصویر کنیم همیشه صحبت از رمز و راز است و یا اگرچه اقتضایات هنر تصویری باعث می شود اما گاه چاشنی هایی به اینگونه آثار افزوده می شود که جذاب نیست.
او همچنین گفته است: اگر در سینما دست از رابطه بازی و دوست و رفیق بازی برداریم به سینمای طراز نزدیک می شویم؛ البته لازم نیست حتما برای دینی کردن سینما بارها نماز خواندن یک فرد تصویر شود بلکه زیبایی های اخلاقی اگر در لنز دوربین بنشیند آنگاه مخاطب را درگیر می کند و سینما هم از این ولنگاری که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردند، رها می شود! اِلِمان های مذهبی باید در سینما به درستی به کار برود؛ برای مثال من بارها گفته ام زمانی بانویی چادری را می بینم و در دل می گویم: کاش! این چادر را بر سر نمی کرد چراکه چادر او با حجاب درونی همراه نیست!، در سینما هم المان های مذهبی باید واقعی و اثرگذار طراحی شده و به کار رود تا اثر لازم را بگذارد.
بهروز شعیبی کارگردان هم در اظهارنظری در سال های قبل در زمینه راهکارهای پرداخت مناسب در سینمای دینی گفته است: معمولاً در سینمای دینی وقتی که فقط به طرف شعارها و المان های بیرونی رجوع می کنیم و می خواهیم پیام ها را به صورت مستقیم بگوییم، دچار کلیشه می شویم. برای گفتن یک پیام دینی لازم است از ظرافت بیشتری در قصه گویی مان استفاده کنیم. بنابراین فیلم دینی تعریف گسترده ای دارد و به فیلم هایی که المان های مذهبی دارند محدود نمی شود.
این کارگردان با بیان اینکه فیلم دینی را نمی توان در قالب محدودی گنجاند، گفت: فیلم دینی بیشتر از همه چیز با روابط انسانی و اعتقادات فرد کار دارد تا المان های مذهبی. تجربه نشان داده است فیلم هایی با مخاطبان ارتباط بهتری برقرار کردند که بیشتر به روابط انسانی تلنگر زدند و این گونه روابط را یادآوری کردند.
پایان خبر جیرو
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "ضرورت ها و چالش های سینمای دینی / «شعار ندهیم»" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "ضرورت ها و چالش های سینمای دینی / «شعار ندهیم»"، کلیک کنید.