تفسیر جامع ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی

تفسیر جامع ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی

تفسیر ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی

ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی به شما می گوید که داوران در رسیدگی به اختلافات و صدور رأی، نیازی ندارند دقیقاً مثل دادگاه ها عمل کنند و تابع تمام مقررات دست وپاگیر آیین دادرسی نیستند. اما حتماً باید یک سری قوانین مخصوص داوری را رعایت کنند تا رأی شان معتبر باشد. مهم است که این ماده را با ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری اشتباه نگیرید؛ چون آن یکی مربوط به رسیدگی مجدد به احکام قطعی خلاف شرع بیّن توسط رئیس قوه قضائیه است و موضوعش با داوری زمین تا آسمان فرق دارد. در این مقاله قرار است گام به گام باهم ببینیم ماده ۴۷۷ مدنی دقیقاً چی می گوید و چرا برای حل اختلافات از طریق داوری اینقدر مهم است.

داوری در نظام حقوقی ما، مثل یک میان بر قانونی و کارآمد برای حل و فصل اختلافات عمل می کند. به جای اینکه سال ها در راهروهای دادگاه دنبال پرونده تان بدوید و درگیر تشریفات پیچیده اداری شوید، می توانید با توافق طرفین، دعوا را به دست یک یا چند داور بسپارید. این روش هم سرعت بیشتری دارد، هم انعطاف پذیرتر است و هم معمولاً هزینه های کمتری برای طرفین به همراه دارد. ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی دقیقاً همینجاست که خودش را نشان می دهد و به عنوان یک ماده محوری، اختیارات و وظایف داوران را مشخص می کند. این ماده در واقع ستون فقرات فرایند داوری را تشکیل می دهد و به داوران اجازه می دهد تا با حفظ اصول عدالت، راه حل های خلاقانه تری برای حل و فصل اختلافات پیدا کنند.

شاید شنیده باشید که بعضی ها ماده 477 را با ماده ای دیگر که در قانون آیین دادرسی کیفری آمده، اشتباه می گیرند و فکر می کنند هر دو درباره یک موضوع صحبت می کنند. اما باید بگویم که این یک سوءتفاهم بزرگ است! ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی فقط و فقط به داوری و قواعد آن می پردازد، در حالی که ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری مربوط به بحث پیچیده و خاص اعاده دادرسی احکام خلاف شرع بیّن توسط رئیس قوه قضائیه است. پس حواستان باشد که این دو را با هم قاطی نکنید، چون مسیرشان کاملاً از هم جداست. در ادامه با هم مروری بر تمام جزئیات ماده 477 مدنی و نکات مهمش خواهیم داشت.

متن کامل ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی چیست؟

قبل از اینکه وارد جزئیات و تفسیر ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی شویم، بهتر است ابتدا متن کامل این ماده را با هم بخوانیم. این ماده کوتاه و کاربردی، اساس کار داوری را در دعاوی مدنی مشخص می کند:

ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی می گوید: داوران در رسیدگی و رأی، تابع مقررات قانون آیین دادرسی نیستند، ولی باید مقررات مربوط به داوری را رعایت کنند.

همانطور که می بینید، این ماده از دو بخش اصلی تشکیل شده است. بخش اول می گوید داوران نیازی به رعایت همه قواعد آیین دادرسی ندارند و بخش دوم تأکید می کند که آن ها باید قوانین خاص داوری را رعایت کنند. در ادامه به تفصیل به هر دو بخش می پردازیم.

معنی دقیق بخش اول: داوران تابع مقررات قانون آیین دادرسی نیستند

این بخش از ماده 477 یکی از مهم ترین و کاربردی ترین قسمت های آن است. در واقع، این عبارت به داوران اجازه می دهد تا با انعطاف پذیری بیشتری نسبت به دادگاه ها، به حل و فصل اختلافات بپردازند. اما منظور از مقررات قانون آیین دادرسی چیست و چرا داوران مجبور نیستند این قوانین را مو به مو اجرا کنند؟

خب، منظور از مقررات قانون آیین دادرسی چیه؟

وقتی صحبت از مقررات قانون آیین دادرسی می کنیم، منظورمان همان قواعد و تشریفات سخت گیرانه ای است که دادگاه ها ملزم به رعایت آن ها هستند. مثلاً:

  • قواعد شکلی: اینکه دادخواست چطور باید نوشته شود، چه تمبرهایی باید بخورد، چطور ثبت شود و…
  • مواعید و مهلت ها: مهلت های دقیق برای تقدیم دادخواست، پاسخ به دعوا، اعتراض به رأی و امثالهم.
  • تشریفات خاص دادرسی: نحوه تشکیل جلسات رسمی دادگاه، ابلاغ اوراق قضایی به شیوه خاص، لزوم ارائه صورتجلسه قضایی دقیق، رعایت سلسله مراتب قضایی و خیلی چیزهای دیگر.
  • ارجاع پرونده به شعبه: اینکه پرونده باید از طریق واحد ارجاع به کدام شعبه برود، نحوه تغییر شعبه و…

همه این ها قواعدی هستند که دادگاه ها باید مو به مو رعایت کنند تا رأی شان صحیح و معتبر باشد. حالا ماده 477 به ما می گوید که داوران درگیر این جزئیات شکلی و اداری نیستند و دستشان در این زمینه بازتر است.

چرا داوران مجبور نیستند این قوانین رو موبه مو اجرا کنند؟

اینکه داوران از این قواعد دست وپاگیر معاف هستند، دلایل منطقی و کاربردی زیادی دارد که هدف اصلی داوری را نشان می دهد:

  1. ماهیت قراردادی داوری: داوری قبل از هر چیز، یک توافق بین دو طرف دعواست. یعنی خودشان به اختیار و با رضایت کامل تصمیم گرفته اند که اختلافاتشان را از طریق داوری حل کنند. پس منطقی است که در مورد روند حل اختلاف هم آزادی عمل بیشتری داشته باشند.
  2. اصل سرعت و کارایی: یکی از بزرگترین مزایای داوری، سرعت بالای آن در حل اختلافات است. اگر قرار بود داوران هم مثل دادگاه ها درگیر تمام این تشریفات شوند، دیگر داوری چه فرقی با دادگاه داشت؟ این عدم تبعیت به داوری کمک می کند تا زمان کمتری برای رسیدگی صرف شود.
  3. انعطاف پذیری: داوری به طرفین این امکان را می دهد که تا حدی، خودشان قواعد رسیدگی را تعیین کنند و داور هم بتواند متناسب با ماهیت دعوا، رویه ای منعطف تر در پیش بگیرد. این انعطاف پذیری در دادگاه ها به ندرت دیده می شود.
  4. کاهش بار دادگاه ها: با اینکه داوری بار سنگینی از روی دوش دستگاه قضایی برمی دارد، اگر قرار بود داوران هم تابع همه تشریفات قضایی باشند، شاید خودشان هم تبدیل به یک دادگاه کوچک می شدند و این هدف کمرنگ می گشت.

تا کجا داور آزادی عمل داره؟ (محدودیت های عدم تبعیت)

اینکه داور در رعایت تشریفات آیین دادرسی آزادی عمل دارد، به این معنی نیست که می تواند هرطور که دلش خواست عمل کند و عدالت را زیر پا بگذارد. نه! اینجا یک ولی مهم وجود دارد. داوران باید یک سری اصول اساسی را همیشه رعایت کنند، وگرنه رأی شان باطل می شود. این اصول، همان اصول اساسی دادرسی عادلانه هستند که در هر سیستمی، چه دادگاه و چه داوری، باید رعایت شوند. مثلاً:

  • حق دفاع: هر دو طرف دعوا باید فرصت کافی برای ارائه مدارک، دفاع از خود و بیان نظراتشان را داشته باشند.
  • اصل تناظر: داور باید تمام مدارک و اظهارات یک طرف را به طرف دیگر اعلام کند تا او هم بتواند نسبت به آن ها واکنش نشان دهد.
  • بی طرفی و استقلال داور: داور نباید هیچ نفعی در نتیجه دعوا داشته باشد و باید کاملاً بی طرف و مستقل عمل کند.
  • فرصت برابر طرفین: هر دو طرف باید فرصت های مساوی برای ارائه دلایل و شنیده شدن داشته باشند.

خلاصه اینکه، داور می تواند از تشریفات شکلی صرف نظر کند، اما نمی تواند اصول بنیادین عدالت و انصاف را نادیده بگیرد. رعایت نکردن این اصول، نه تنها اعتبار داور را زیر سوال می برد، بلکه می تواند به راحتی منجر به ابطال رأی داوری شود.

معنی دقیق بخش دوم: ولی باید مقررات مربوط به داوری را رعایت کنند

این بخش از ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی، همانند یک خط قرمز برای داوران است. درست است که آن ها درگیر تشریفات دادگستری نمی شوند، اما هرگز نمی توانند از چهارچوب های قانونی مخصوص داوری خارج شوند. اگر داور این مقررات را رعایت نکند، کل زحماتش به باد می رود و رأی اش باطل می شود. حالا بیایید ببینیم مقررات مربوط به داوری دقیقاً شامل چه چیزهایی است.

مقررات مربوط به داوری شامل چی میشه؟

وقتی ماده 477 می گوید داوران باید مقررات مربوط به داوری را رعایت کنند، منظورش در درجه اول، همان باب هفتم قانون آیین دادرسی مدنی است. این باب از ماده 454 شروع می شود و تا ماده 501 ادامه دارد. یعنی یک سری مواد قانونی که قانون گذار به طور خاص برای داوری در نظر گرفته است. این مواد، وظایف، اختیارات و محدودیت های داوران و طرفین دعوا را مشخص می کنند و اگر داوری قرار است به صورت قانونی و معتبر انجام شود، رعایت این مواد اجباری است.

به غیر از باب هفتم قانون آیین دادرسی مدنی، ممکن است آیین نامه ها یا دستورالعمل های خاصی هم در برخی موارد وجود داشته باشند که داوران ملزم به رعایت آن ها هستند. اما به طور کلی، مرجع اصلی برای فهمیدن این مقررات، همان مواد قانونی ذکر شده در باب هفتم ق.آ.د.م هستند.

مهم ترین مقررات داوری که داور باید رعایت کنه (همراه با مواد مرتبط)

حالا بیایید نگاهی دقیق تر به مهم ترین قواعدی بیندازیم که هر داوری باید در رسیدگی و صدور رأی به آن ها پایبند باشد. دانستن این موارد هم برای داوران ضروری است و هم برای طرفین دعوا که می خواهند حقوق و تکالیفشان را بدانند:

  1. چه موضوعاتی قابل داوری هستن؟ (ماده 454)

    همه اختلافات و منازعاتی که بین افراد به وجود می آید، قابل ارجاع به داوری هستند، به شرطی که هر دو طرف اهلیت (صلاحیت قانونی) برای اقامه دعوا را داشته باشند. یعنی حتی اگر دعوا در دادگاه مطرح شده باشد، یا هنوز مطرح نشده باشد، باز هم می شود آن را به داوری سپرد. این یعنی شما می توانید قبل از اینکه کار به دادگاه برسد، یا حتی در مراحل اولیه دادگاه، تصمیم بگیرید که اختلاف تان را با داوری حل کنید.

  2. چه دعوای رو نمی شه به داوری برد؟ (ماده 496)

    یک سری دعاوی هستند که قانون گذار اجازه نداده است به داوری ارجاع شوند. این موارد کاملاً حصری و مشخص هستند و شامل این ها می شوند:

    • دعاوی مربوط به ورشکستگی (مثلاً اگر یک شرکت یا فرد ورشکسته شود، داور نمی تواند در مورد آن تصمیم بگیرد).
    • دعاوی مربوط به اصل نکاح (ازدواج)، فسخ آن، طلاق و نسب (مسائلی که به اساس خانواده و هویت فردی مربوط می شوند).

    رعایت این مورد خیلی مهم است، چون اگر داور در یکی از این موارد رأی صادر کند، رأی او باطل و بی اعتبار خواهد بود.

  3. چطور داور انتخاب میشه؟ (ماده 455 به بعد)

    داوران می توانند به روش های مختلفی انتخاب شوند: یا خود طرفین توافق می کنند و اسم داور یا داوران را در قراردادشان می آورند، یا بعد از بروز اختلاف با هم توافق می کنند، یا اینکه دادگاه مجبور می شود برایشان داور تعیین کند. داور باید دارای شرایطی باشد و مثلاً نباید از مقامات قضایی یا کارمندان دادگاه باشد.

  4. کی می تونیم داور رو رد کنیم؟ (ماده 469 و 470)

    گاهی اوقات ممکن است یکی از طرفین احساس کند داور بی طرف نیست یا با او مشکل شخصی دارد. قانون گذار در مواد 469 و 470 موارد مشخصی را برای رد داور پیش بینی کرده است. مثلاً اگر داور با یکی از طرفین نسبت خویشاوندی یا رابطه مالی داشته باشد، می توان او را رد کرد. داور موظف است این موارد را رعایت کند و اگر خودش شرایط رد را دارد، از داوری انصراف دهد.

  5. مهلت داوری چقدره و اگه رأی نداد چی میشه؟ (ماده 484)

    یکی از نکات مهم در داوری، بحث مهلت است. معمولاً طرفین یا دادگاه یک مهلتی برای داوری تعیین می کنند تا داور در آن مدت رأی خود را صادر کند. اگر داور بدون عذر موجه در این مهلت رأی ندهد، داوری او بی اعتبار می شود و طرفین می توانند از او به دلیل عدم انجام وظیفه شکایت کرده و حتی درخواست جبران خسارت کنند. داور باید حواسش به مهلت تعیین شده باشد.

  6. وظایف داور در طول رسیدگی چیه؟ (ماده 476)

    هرچند داور تابع تشریفات دادگستری نیست، اما وظایف مشخصی دارد. مثلاً باید از طرفین اسناد و مدارک را بگیرد، توضیحات لازم را از آن ها بخواهد و اگر لازم شد، برای روشن شدن موضوع، از کارشناس متخصص کمک بگیرد. یعنی نمی تواند بدون هیچ تحقیق و مدرکی رأی صادر کند.

  7. رأی داور چطور صادر میشه؟ (ماده 482)

    رأی داور باید کتبی باشد و دلایل و مستندات آن به صورت واضح در رأی ذکر شود. داور هم باید آن را امضا کند. این یعنی نمی تواند رأی شفاهی بدهد و بدون دلیل و مدرک خاصی، صرفاً یک تصمیم اعلام کند.

  8. چه زمانی رأی داور باطله؟ (ارتباطش با عدم رعایت مقررات) (ماده 489)

    ماده 489 از مهمترین مواد مرتبط با این بحث است. این ماده، موارد ابطال رأی داور را لیست کرده است. بسیاری از این موارد به عدم رعایت مقررات مربوط به داوری برمی گردد. مثلاً اگر داور خارج از حدود اختیاراتش رأی دهد، یا دعوایی را داوری کند که اصلاً قابل داوری نبوده (مثل ورشکستگی)، یا اصول اساسی دادرسی عادلانه را زیر پا بگذارد، رأیش باطل خواهد شد. طرفین می توانند با مراجعه به دادگاه، درخواست ابطال این رأی را بدهند.

  9. چطور رأی داور اجرا میشه؟ (ماده 488)

    رأی داور به خودی خود قابل اجرا نیست. طرفی که رأی به نفع او صادر شده، باید درخواست اجرای آن را به دادگاه بدهد. دادگاه هم اگر ببیند رأی داور مشکلی ندارد و با قوانین داوری مطابقت دارد، دستور اجرای آن را صادر می کند و مثل یک حکم دادگاه، مراحل اجرا طی می شود.

  10. اگه داور وظیفه اش رو انجام نداد چی میشه؟ (ماده 494)

    اگر داور بدون دلیل موجه از داوری امتناع کند یا وظایفش را درست انجام ندهد و باعث خسارت به یکی از طرفین شود، باید آن خسارت را جبران کند. علاوه بر این، ممکن است تا پنج سال از داوری محروم شود. این ماده برای این است که داوران با مسئولیت پذیری بیشتری به وظایفشان عمل کنند.

ماده 477 چقدر برای داوری مهمه؟

شاید بپرسید این ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی اصلاً چه اهمیتی دارد که اینقدر درباره اش صحبت می کنیم؟ در حقیقت، اهمیت این ماده از چند جنبه اساسی قابل بررسی است:

تسهیل و ترویج داوری: این ماده در واقع سنگ بنای انعطاف پذیری داوری است. اگر داوران مجبور بودند تمام تشریفات دادگاه را رعایت کنند، داوری هیچ مزیتی نسبت به دادگاه نداشت و دیگر کسی سراغش نمی رفت. همینکه داور از قید و بندهای شکلی آزاد است، باعث می شود داوری به روشی جذاب تر و کارآمدتر برای حل اختلافات تبدیل شود.

ایجاد توازن بین آزادی عمل و حفظ حقوق: ماده 477 یک هنرنمایی حقوقی است! از یک طرف به داوران آزادی عمل می دهد تا سریع تر و منعطف تر کار کنند، اما از طرف دیگر با گفتن ولی باید مقررات مربوط به داوری را رعایت کنند یک خط قرمز برایشان می کشد. این خط قرمز باعث می شود حقوق اساسی طرفین دعوا حفظ شود و داور هر کاری دلش خواست نتواند بکند. این توازن ظریف، داوری را به یک روش عادلانه و قابل اعتماد تبدیل می کند.

کاهش بار دستگاه قضایی: با تشویق افراد به استفاده از داوری، حجم پرونده هایی که وارد دادگاه ها می شوند، کاهش پیدا می کند. این موضوع به دستگاه قضایی کمک می کند تا با سرعت بیشتری به پرونده های دیگر رسیدگی کند و کارایی کلی سیستم قضایی افزایش یابد. در نهایت، همه از این سیستم سریع تر و کارآمدتر نفع می برند.

خلاصه اینکه، ماده 477 نه تنها داوری را عملیاتی می کند، بلکه آن را به ابزاری قدرتمند و عادلانه برای حل و فصل اختلافات تبدیل می کند و نقش کلیدی در توسعه این روش ایفا می کند.

چالش ها و نکات کاربردی که باید بدونیم!

داوری، هرچند یک راه حل عالی برای اختلافات است، اما بی نقص هم نیست و برای اینکه بهترین نتیجه را از آن بگیرید، باید به چند نکته کاربردی و چالش های احتمالی توجه کنید. این نکات بیشتر برای کسانی است که می خواهند اختلافشان را به داوری بسپارند یا خودشان داور هستند:

  • موافقت نامه داوری رو حسابی جدی بگیرید: شاید مهم ترین قدم در داوری، تنظیم یک موافقت نامه داوری دقیق و جامع است. این قرارداد باید به وضوح مشخص کند که چه مسائلی به داوری ارجاع می شوند، چند داور انتخاب می شود، چگونه داورها انتخاب می شوند، مهلت داوری چقدر است و حتی قواعد خاصی برای رسیدگی (البته در چهارچوب قانون) در آن ذکر شود. یک موافقت نامه داوری گنگ و مبهم می تواند در آینده دردسر ساز شود و حتی منجر به ابطال رأی داور گردد.

  • نقش وکلا رو دست کم نگیرید: در فرآیند داوری، وکلا نقش حیاتی دارند. یک وکیل کاربلد می تواند در تنظیم موافقت نامه داوری، انتخاب داور مناسب، ارائه مستندات به داور و حتی در صورت لزوم، دفاع از حقوق موکل در برابر رأی داوری (مثلاً درخواست ابطال آن) به شما کمک کند. فکر نکنید چون دادگاه نیست، نیازی به وکیل نیست!

  • مسئولیت حرفه ای داور: داوری یک شغل تخصصی و مهم است. داور باید حسابی مسئولیت پذیر باشد و وظایفش را با دقت و بی طرفی انجام دهد. اگر داور از روی سهل انگاری یا قصور باعث خسارت به طرفین شود، باید پاسخگو باشد و حتی ممکن است محرومیت هایی برایش در نظر گرفته شود. پس، داور بودن یک وظیفه سبک نیست.

  • برخورد دادگاه ها با آرای داوری که مشکل دارن: همانطور که گفتیم، اگر داور مقررات مربوط به داوری را رعایت نکند، رأی اش قابل ابطال است. دادگاه ها در مواجهه با درخواست ابطال رأی داور، این موضوع را با دقت بررسی می کنند. اگر مشخص شود داور واقعاً مقررات لازم را رعایت نکرده، دادگاه رأی داور را باطل می کند. این نکته برای داوران و طرفین دعوا بسیار حیاتی است.

به قول معروف: کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد. داوری هم باید با دقت و وسواس از ابتدا تا انتها انجام شود تا نتیجه اش عادلانه و قابل اعتماد باشد.

یک سوءتفاهم بزرگ! فرق ماده 477 مدنی و ماده 477 کیفری چیه؟

همانطور که در مقدمه هم اشاره کردیم، یکی از بزرگترین چالش ها و سوءتفاهم ها در زمینه حقوقی، خلط مبحث بین دو ماده قانونی با شماره یکسان، یعنی ماده 477 در دو قانون کاملاً متفاوت است: قانون آیین دادرسی مدنی و قانون آیین دادرسی کیفری. این دو ماده هیچ ارتباطی به هم ندارند و باید خیلی حواستان باشد که آن ها را اشتباه نگیرید.

ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی (همین مقاله!)

این همان ماده ای است که تمام مقاله ما به تفسیر و توضیح آن اختصاص داشت. ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی، دقیقاً درباره داوری صحبت می کند. این ماده به داوران اختیارات خاصی می دهد و وظایف آن ها را در رسیدگی به اختلافات و صدور رأی داوری مشخص می کند. تمام بحث ما در این مقاله حول محور این ماده بود و اینکه داوران چطور می توانند خارج از تشریفات دادگاه، اما در چارچوب قوانین داوری، به حل و فصل اختلافات بپردازند.

خلاصه، اگر جایی دیدید اسم ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی آمد، بدانید که بحث بر سر داوری، انتخاب داور، مهلت داوری، نحوه صدور رأی داور و مواردی از این قبیل است.

ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری (کاملاً متفاوت!)

حالا می رسیم به ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری. این ماده کاملاً متفاوت از ماده 477 مدنی است و به هیچ وجه به داوری ربطی ندارد. ماده 477 کیفری درباره یک موضوع خیلی خاص و فوق العاده صحبت می کند: اعاده دادرسی احکام قطعی که رئیس قوه قضائیه آن ها را خلاف شرع بیّن (یعنی آشکارا مخالف شرع) تشخیص می دهد.

این یعنی اگر یک حکم قطعی (چه حقوقی و چه کیفری) صادر شده باشد و رئیس قوه قضائیه تشخیص دهد که آن حکم به صورت واضح و آشکار با مبانی شرع و فقه اسلامی در تضاد است، می تواند دستور اعاده دادرسی پرونده را صادر کند و آن را برای رسیدگی مجدد به دیوان عالی کشور بفرستد. دیوان عالی کشور هم در شعب خاصی که برای این کار تشکیل شده، مجدداً پرونده را بررسی کرده و رأی جدید صادر می کند.

پس، می بینید که این دو ماده از اساس با هم فرق دارند. یکی درباره داوری (حل اختلاف با توافق طرفین خارج از دادگاه با داور) و دیگری درباره یک روش فوق العاده برای نقض احکام قطعی خلاف شرع (با دستور رئیس قوه قضائیه و رسیدگی دیوان عالی کشور) است. متأسفانه این اشتباه بین برخی از فعالان حقوقی و مردم رایج است، ولی شما که این مقاله را خواندید، دیگر این دو را با هم اشتباه نمی گیرید!

جمع بندی؛ حرف آخر درباره تفسیر ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی

خلاصه کلام اینکه، ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی مثل یک سکوی پرش برای داوری است. این ماده به داوران اجازه می دهد تا بدون گرفتار شدن در دام تشریفات پیچیده و زمان بر دادگاه ها، با سرعت و انعطاف بیشتری به حل اختلافات بپردازند. اما در کنار این آزادی عمل، یک مسئولیت بزرگ هم برای داوران تعریف می کند: آن ها باید حتماً و حتماً تمام مقررات مخصوص داوری را رعایت کنند. از نحوه انتخابشان گرفته تا مهلت رسیدگی، وظایفشان و چگونگی صدور رأی، همه و همه باید بر اساس قوانین باب هفتم قانون آیین دادرسی مدنی باشد.

یادتان باشد که داوری، با همه مزایایی که دارد، یک چهارچوب قانونی مشخص و سفت و سخت دارد که رعایت آن برای اعتبار رأی داور ضروری است. پس چه خودتان داور هستید، چه می خواهید اختلاف تان را به داوری بسپارید، یا حتی وکیل یک طرف دعوا هستید، خیلی مهم است که به تک تک این نکات توجه کنید. انتخاب یک داور متخصص و باوجدان و تنظیم یک موافقت نامه داوری شفاف و کامل، می تواند راه شما را برای رسیدن به یک راه حل عادلانه و سریع هموار کند. امیدواریم با خواندن این مقاله، ابهامات شما درباره تفسیر ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی برطرف شده باشد و حالا با دید بازتری به این موضوع نگاه کنید.

سوالات متداول

آیا داور می تونه بدون رعایت اصول دادرسی عادلانه رأی بده؟

نه، به هیچ وجه! داور هرچند تابع تشریفات دست وپاگیر آیین دادرسی نیست، اما موظف است اصول اساسی دادرسی عادلانه مثل حق دفاع، بی طرفی و فرصت برابر طرفین را رعایت کند. نادیده گرفتن این اصول، باعث ابطال رأی داور می شود.

اگه داور مقررات مربوط به داوری رو رعایت نکنه، چه اتفاقی می افته؟

اگر داور مقررات مربوط به داوری (یعنی همان مواد باب هفتم قانون آیین دادرسی مدنی) را رعایت نکند، رأی او باطل خواهد بود. طرفین دعوا می توانند با مراجعه به دادگاه، درخواست ابطال آن رأی را مطرح کنند و اگر دلایلشان موجه باشد، دادگاه رأی داور را باطل می کند.

رأی داور قطعیه و میشه فوراً اجراش کرد؟ چطور؟

رأی داور به خودی خود قابل اجرا نیست. برای اجرای رأی داور، طرف ذی نفع باید به دادگاه مراجعه کند و درخواست اجرای آن را بدهد. دادگاه پس از بررسی و اطمینان از صحت و مطابقت رأی با قوانین داوری، دستور اجرای آن را صادر می کند و سپس رأی مانند یک حکم قضایی اجرا می شود.

چطور می تونیم از داوری که قوانین رو رعایت نکرده شکایت کنیم؟

اگر داور از وظایف خود سر باز زند یا مقررات داوری را رعایت نکند و این امر منجر به خسارت به طرفین شود، می توان از او به دادگاه شکایت کرد و درخواست جبران خسارت نمود. همچنین داور ممکن است تا پنج سال از حق داوری محروم شود. در موارد عدم رعایت مقررات، می توان درخواست ابطال رأی داور را نیز به دادگاه داد.

چه مواردی رو اصلاً نمی شه به داوری سپرد؟

بر اساس ماده 496 قانون آیین دادرسی مدنی، دعاوی مربوط به ورشکستگی و همچنین دعاوی مربوط به اصل نکاح (ازدواج)، فسخ نکاح، طلاق و نسب (مسائل مربوط به خون و هویت) قابل ارجاع به داوری نیستند و فقط دادگاه ها صلاحیت رسیدگی به آن ها را دارند.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "تفسیر جامع ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "تفسیر جامع ماده 477 قانون آیین دادرسی مدنی"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه